نقش انسان در طبیعت

شهروحش : تاثیر گذاری انسان بر طبیعت پیرامون خود را از هنگام آغاز ابزارسازی آن میتوان دید . از زمانی که در چند صد هزار سال قبل انسان ابزارساز در آفریقا به وجود آمد تا به امروز ، نقش انسان درطبیعت روبه گسترش بوده و هست ، به طوری که امروز تصور طبیعت بدون انسان بسیار مشکل است . انسان دوران سنگی با اکتشاف آتش و مهار آن و بکارگیری ابزار ، مداخله خود را درطبیعت آغاز کرد ،  و با شکار گونه های جانوری در چرخه اکوسیستم نقش موثری داشت ، به طوری که دیرین شناسان یکی از عوامل انقراض نسل ماموتها را انسان سنگی و نئاندرتالها میدانند.مداخلات انسان با پیدایش تمدن و آغاز عصر کشاورزی وارد دوران جدیدی شد ، به طوری که انسان با اهلی کردن برخی از گونه های گیاهی و جانوری نقش خود را درطبیعت بسیار پررنگ تر از پیش کرد و به دنبال آن شهرسازی و یکجانشینی بشر و تخریب و دگرگونی محیط طبیعی از تبعات پیدایش تمدن بود . ولی با همه اینها طبیعت شکل خود را حفظ کرده بود تا آغاز انقلاب صنعتی و عصر تکنولوژی که طبیعت بزرگترین ضربه را از سوی انسان متحمل شد . با انقلاب صنعتی و پیدایش قطار و ماشین و هواپیما ، احداث کارخانجات و جاده سازی و گسترش شهرها ، اکتشافات معدنی و نفتی ، طبیعت چهره متفاوتی به خود گرفت . سیمای زمین تغییر کرد و نسل بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری با آغاز این دوره روبه انقراض گذاشت ، تخریب جنگلها و پوشش گیاهی و زیستگاههای جانوری و شکار جانوران به خاطر استفاده از پوست آنها ، جمعیت اکثر گونه های جانوری را در قرون 18 و 19 و 20 کاهش داد و گونه های بسیاری را منقرض کرد . آلودگی دریاها و رودخانه ها با پسماندهای صنعتی و خانگی، بسیاری از گونه های آبزی را از بین برد و جمعیت آنها را کاهش داد .تغییرات جوی  و گرمایش کره زمین به خاطر انتشار گازهای گلخانه ای و آلودگی هوا از دیگر اثرات انسان صنعتی بر طبیعت بود . به دنبال اینها گروهها و جنبشهای مدافع محیط زیست و طبیعت و حقوق حیوانات شکل گرفت . و تبعات آلودگی هوا و آب از سوی انسان بررسی شد . طرحها و برنامه های بسیاری ازطرف دولتها و سازمانها برای حفظ طبیعت و حیاتوحش وضع شد . سازمانها و گروههایی به کمک حیاتوحش شتافتند و طرحهای حفاظتی از گونه های درمعرض خطر آغاز شد . و در بخشهایی غذارسانی به گونه های جانوری در شرایط سخت از دیگر طرحها بود .حال در این شرایط بحث و موضوع اختلافی بین دوستداران طبیعت شکل گرفته که آیا مداخلات و کمک رسانی به حیاتوحش درطبیعت اثرات مثبت دارد یا منفی ؟ اینجانب در این مطلب به طرح دیدگاههای خود میپردازم . به شخصه در شرایط طبیعی مدافع هیچگونه دخالتی ازسوی انسان در طبیعت نیستم . یعنی اگر انسان نقش مخرب خود را درطبیعت کاهش دهد ، طبیعت نیازی به کمک نخواهد داشت و گونه های جانوری از پس خود بر خواهند آمد . اما آیا امروزه با توجه به این حجم از مداخلات مخرب انسانی میتوان حکم به عدم هیچگونه مداخله دلسوزانه و کمک رسانی از سوی انسان را داد ؟ امروزه با توجه به جزیره ای  شدن زیستگاههای جانوری و قطع شدن راههای ارتباطی و مهاجرتی بین زیستگاههای مختلف ، عملا امکان بقای جانوران را در شرایط طبیعی ازآنها سلب کرده ایم . گونه هایی که در گذشته درفصول سرد و یا خشکسالی اقدام به مهاجرت به سایر مناطق برای یافتن غذا میکردند ، هم اینک این امکان را ندارند و اگر درفصول سرد و یا خشکسالی به آنها غذارسانی نشود از بین خواهند رفت . پس دراین شرایط با وجود مداخلات مخرب انسان نمیتوانیم مداخله ازنوع کمک رسانی و غذارسانی را نادیده بگیریم ، متاسفانه دراین شرایط ، حیاتوحش از حالت طبیعی خود خارج شده و به صورت یک باغ وحش بزرگ در می آید . که حیاتوحش را وابسته به انسان میکند . اگر مسیرهای مهاجرتی را برای جابجایی گونه های جانوری  باز نکنیم چاره ای جز این نداریم . درمورد پرندگان مسئله کمی فرق میکند . با توجه به اینکه پرندگان برای مهاجرت خود نیازی به مسیر و راه زمینی ندارند ، امکان مهاجرت برای آنها همواره محیا است . و هرگونه دخالت و کمک رسانی غیر محاسبه شده به پرندگان را در این مورد مخرب میدانم ، و چه بسا این کار باعث تغییر مسیرهای مهاجرتی هزاران ساله و طبیعی پرندگان دراینمورد شود . کمک رسانی به پرندگان را فقط درشرایط بسیار خاص و یا در مورد پرندگان شهری آنهم درفصول سرد جایز میدانم . کمک رسانی و غذارسانی به حیاتوحش آنرا وابسته به انسان میکند و گونه های جانوری عادات طبیعی و خوی وحشی خود را از دست میدهند ، ما باید دخالت خود را در طبیعت به حداقل برسانیم ، و فقط درمواردی که هیچ مسیر ارتباطی و مهاجرتی برای گونه های وحش نیست و در شرایط خاص کمک رسانی کنیم . یادمان باشد که گونه های جانوری هزاران سال ، بدون مداخله و کمک انسان زیسته اند و در شرایط سخت خود را حفظ کرده اند و یا منقرض شده اند . پس اگر ما مداخلات خود را به حداقل برسانیم و مسیرهای مهاجرتی و زیستگاههای جانوران را تخریب نکنیم دیگر نیازی به مداخلات دلسوزانه و خیرخواهانه نیست. بیائیم طبیعت را آنگونه که باید باشد حفظ کنیم .

نقش بر سینه و دشنه در قلب

شهروحش : چند ماهی از پیشنهاد درج لوگو و تصویری از یوزپلنگ، این گربه سان روبه انقراض کشورمان بر روی پیراهن تیم ملی فوتبال ایران میگذرد و چند روزی از پذیرش نهایی این طرح ،  خبر تائید طرح باعث خوشحالی دوستداران محیط زیست و اصحاب رسانه در زمینه شد ، که در اینجا جا دارد از تمام طراحان و کوشندگان عملی شدن این طرح قدردانی و سپاسگزاری کنم . اما اهداف این طرح چه میتواند باشد و چه سودی را میتوان از این طرح عائد محیط زیست و طبیعت ایران کرد ،بزرگترین طرح توجیهی برای آنرا میتوان  با توجه به عام بودن مسئله فوتبال و حضور تیم ملی ایران در مسابقات جام جهانی ، آگاهی رسانی به اقشار و طبقات مختلف مردم نسبت به مسئله محیط زیست و حیاتوحش عنوان کرد ،یعنی مردم ما با دیدن تصویر یوزپلنگ و کنجکاوی متعاقب ، با یوزپلنگ آشنا شده و به اهمیت مسئله پاسداری ازطبیعت وحیاتوحش پی ببرند  . از طرفی دیگر با این طرح یوزپلنگ ایران درسطح بین الملل مطرح شده و زمینه برای جمع آوری کمکهای مادی و معنوی طرح حفاظت از آن درسطح جهانی مهیا میشود ، این طرح میتواند جهانیان را به ستایش ملت ایران وادار کند که ازچنان فرهنگ بالایی برخودار هستند که حیاتوحش در نزد آنها بدین اعتبار رسیده است .همه اینها میتواند دستاوردهای عملی شدن این طرح باشد .حال چند روزی از خبر قطعی شدن طرح نگذشته بود که خبر از سر گیری و شدت یافتن ساخت جاده گزو درمنطقه حفاظت شده کوه بافق یزد منتشر شد . قابل ذکر است که منطقه حفاظت شده کوه بافق یکی از بهترین و مهمترین زیستگاههای یوزپلنگ و پلنگ درکشور است . و هرگونه دستکاری و تخریبی درآن میتواند ضربه مهلکی بر پیکر یوزپلنگ وارد کند . این جاده قرار است روستای سبزدشت را به شهر بافق متصل کند ! که تاکنون میلیاردها تومان هزینه برداشته است ، واقعا این سوال پیش می آید که احداث یک جاده روستایی ارزشش را دارد که یکی از بهترین زیستگاههای حیاتوحش کشورمان را به نابودی بکشانیم ، این درحالیست  که طرحی جایگزین برای این جاده درنظر گرفته شده وبه دلائل مختلف مقبول نیفتاده است ! به نظر اینجانب حتی اگر طرحی جایگزین برای این جاده وجود نداشت ، بازهم احداث این جاده کاری اشتباه بود . متصل کردن یک روستا به یک شهر کوچک که هیچ ارزش ترانزیتی و اقتصادی برای کشور ندارد ، دراین شرایط هیچ توجیهی ندارد ، روستائیان عزیز سبزدشت اگر از اثرات مخرب این طرح آگاه بودند هیچگاه اصراری بر این طرح نداشتند و قبول نمیکردند که این جاده احداث شود . واقعا این پرسش وتصور درذهن ایجاد میشود که اگر قرار باشد این حجم از روستاها و شهرهای کوچک کشور را به وسیله جاده آسفالته به هم متصل کنیم دیگر چیزی ازبیابان و خاک باقی میماند !؟ چه رسد به حیاتوحش ! بدون شک مجری این طرح ارگانی جز دولت محترم نیست ،  که در دولت دهم آغاز شده و در دولت یازدهم ادامه می یابد . وبدون شک طرحهایی ازاین قبیل بازتاب داخلی و خارجی خواهد داشت ، ودر این وقت است که مردم از خود میپرسند ، دولتی که اینگونه خبر درج نقش یوزپلنگ را در بوق و کرنا میکند ! چگونه است که خانه یوزپلنگ را خراب میکند ! دوستان علاقه مند به محیط زیست ، کسانی که با انتشار خبر یک شکار به حق و سریع واکنش نشان میدهید ، این طرح هزاران بار مخربتر از شکار است ، جا دارد دراینجا همگی نسبت به این مسئله واکنش نشان دهیم ، وبد نیست ازدوستانمان در نهاد مکتب حرمت حیات بخواهیم تجمعی را درمقابل سازمان محیط زیست دراعتراض به این طرح برگزار کنند ، این طرح چیزی را جز جمله (نقش برسینه و دشنه درقلب) تداعی نمیکند ! نه قلب یوزپلنگ ، که قلب خودمان !!!




منطقه حفاظت شده ورجین (بهمن ماه 92)


شهروحش :صبح روز پنجشنبه 17بهمن به همراه دوست خوبم آقای نوید رکویی به منطقه ورجین رفتیم ،تا هم گشتی زده باشیم ،هم  هنگام علوفه ریزی کنار دوستانمان درپاسگاه محیط بانی گلندوک باشیم .

نوید رکویی درحال علوفه ریزی 

من سمت راست تصویر ،کنار دوستان محیط بان 

درهنگام حضورمان در ورجین ، با سرهنگ بهزاد یوسفی ازهمشهریهای خوبم روبرو شدیم وساعاتی را درکنار ایشان به گپ وگفت پرداختیم ، ایشان از  مقاله نویسان مجرب مجله حفاظت شکار طبیعت اند  ،وکسی هستند که درطبیعت ایران استخوان خورد کرده اند .

درمدت حضورمان درلواسانات و ورجین ،یک سری هم به منطقه گرمابدر زدیم که خالی ازلطف نبود ، سکوت مطلق ،تابش خورشید بر زمین پوشیده ازبرف  ، حس آرامشی وصف ناشدنی را به انسان منتقل میکند .تصاویر رادرادامه مشاهده کنید .
ادامه نوشته

ضرباتی از نوع چینی

شهروحش:چند سالی است که بازار و صنعت کشورمان رنگ وبوی چینی به خودش گرفته ، کافیست شما سری به بازار بزنید ونگاهی به ویتیرین مغازه ها بیاندازید ،فرقی نمیکند ازلوازم برقی وخانگی گرفته تا پوشاک و لوازم خودرو وغذایی ،گویا یورش چینیها برای فتح ایران درقرن 21 بدین صورت است ، در این چند سال اخیر مخصوصا باوضع تحریمها ازسوی آمریکا و کشورهای اروپایی ،این مسئله پررنگتر شده ،به طوری که بزرگترین برنده این تحریم ومسئله هسته ای ایران را باید کشورچین بدانیم (قابل توجه آقای روحانی که به دنبال افراد حقیقی وحقوقی سواستفاده کننده ازشرایط تحریم بودند .دربالای لیست خود نام کشور چین را قراردهید )درجریان تحریمها به واسطه تحریمهای نفتی و بانکی و به تبع مشکلات جابجائی ارز و فروش نفت ،چینیهای مهربان مشکل گشا بوده !،ذخایر نفت  مارا برده وبه جای آن اجناس بی کیفیت خودرا میدهند ،یکی نیست به حضرات وآقایان واردکننده بگوید ،حداقل اجناس باکیفیت چینی را وارد کنید که دلمان کمتربسوزد . از همه اینها که بگذریم مطلب اصلی ،که واقعا همین یکی را کم داشتیم .صنایع نفت ایران باخارج شدن شرکتهای معتبر اروپایی ، افتاده به دست چینیهای چشم تنگ ، وهم اینک تعداد مهندسان وکارگران چینی در صنایع نفت ایران درخوزستان کم نیستند . ماهها قبل  گزارشاتی  ازطرف کارگران ایرانی تاسیسات نفتی مخابره میشد، مبنی بر مشاهده شکار وخوردن لاکپشتهای فراتی توسط کارکنان وکارگران چینی شاغل درصنایع نفت ایران ، که هربار با بی توجهی مسئولان وقت روبرو میشد ،بعداز تغییرات دردولت ومدیران ،گویا این مسئله کمی مورد توجه وتائید قرار گرفته،اخیرا اعلام شده که کارگران چینی با قوانین ما آشنا نبوده اند، تذکرات کافی به آنها داده شده ودیگر این مسئله تکرار نمیشود، دربخشی ارگزارشات هست که کارکنان چینی با پرداخت پول به مردم محلی ازآنها تقاضای صید وشکار لاکپشت را دارند ! واین یکی دیگر فقر مالی و فرهنگی را به تمام وکمال نشان میدهد . لاک پشت فراتی ازگونه لاکپشتهای لاک نرم ، زیستگاهش مناطقی ازخوزستان وعراق و سوریه است  که با توجه به گسترش صنایع نفتی درخوزستان ،به خصوص تالاب هورالعظیم ازمهمترین زیستگاههای این گونه و تخریب زیستگاهها ، نسل آن به شدت در خطر انقراض قراردارد ، حال این شرایط کم بود ، چینیهای همه چیزخوار عاشق سوپ لاکپشت هم به آن اضافه شده ! واقعا جای تاسف است که طبیعت وگونه های جانوری خود را اینگونه به حراج گذاشته ایم ، که چینیها نفت ولاک پشت فراتی ماراببرند وبه جایش اجناس بونجول خود را بدهند!!!!



طرحی برای انحلال سازمان حفاظت از محیط زیست

شهروحش :63 تن ازنمایندگان مجلس شورای اسلامی ودرصدر آن نماینده علی آباد خواستار انحلال سازمان حفاظت ازمحیط زیست وادغام آن در سازمان جنگلها ومراتع شده اند

دلایل توجیهی طرح :در راستای کوچک سازی دولت و تکلیف برنامه پنجم و نظر به جوابگو بودن ریاست محیط زیست به مراجع نظارتی و با توجه به سنخیت وظایف سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی با محیط زیست از قبیل موضوع ارتباط منابع طبیعی و یا جنگل‌هایی که با حیات وحش و شکاربانی و همچنین حفظ نباتات گیاهی موضوعیت کامل دارد و در یک راستا می‌باشد می‌طلبد که مدیریتی واحد و یکپارچه برای آن تعریف نمود.

عنوان طرح: ادغام سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی

ماده واحده: از تاریخ تصویب این قانون سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی ادغام شده و زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی قرار می‌گیرد.

از تاریخ لازم‌الاجرا شدن این قانون، کلیه وظایف، اختیارات، تکالیف، اماکن، امکانات و نیروی‌انسانی سازمان محیط زیست در اختیار سازمان جنگل‌ها ومنابع طبیعی قرار می‌گیرد.

شهروحش :بانگاهی به لیست امضا کنندگان آن خواهیم دید که نمایندگان حوزه های انتخابیه ای  این طرح رابه امضا رسانده اند که بیشترین تضاد وچالش زیست محیطی را درمناطق خوددارند ،به عنوان مثال نماینده علی آباد که بیشترین پافشاری را دراحداث جاده درجنگل ابر وتخریب صدهاهکتار ازجنگلهای هیرکانی را دارد درصدر امضا کنندگان است ،واینجاست که نیت واقعی پیشنهاد دهندگان و امضا کنندگان این طرح بیشتر مشخص میشود .ما باتوجه به مشکلات بیشمار زیست محیطی کشور انتظارداشتیم طرحی باعنوان انحلال سازمان جنگلها ومراتع که زیر مجموعه وزارت جهاد وکشاورزی است ،وادغام آن درسازمان حفاظت ازمحیط زیست را شاهد باشیم نه برعکس ! واقعا جا دارد ازتمام فعالان زیست محیطی ومردم حوزه های  انتخابیه این نمایندگان بخواهیم که پرسش و باز خواست کنند این آقایانرا !

لیست اسامی نمایندگان درادامه مطلب

ادامه نوشته

بلاهت ، وقاحت ، شقاوت

شهروحش : بلاهت و وقاحت و شقاوت را وقتی درکنار هم بگذاریم ، حاصلش میشود ،شلیک به گوزن زرد پارک پردیسان ،به درستی چه چیز و چیزهایی باعث میشوند که فرد یا افرادی نیت اینکار وجرات آنرا پیدا کنند ،قوانین نه چندان بازدارنده و سختگیرانه، گستاخی و جسارت این جماعت را میتواند توجیه کند. و انگیزه شان ،پیام به جامعه محیط زیست پس ازدرخواست جمعی ازفعالان برای لغو مجوز شکار ، ویا درحالتی دیگر، فردی بیمار برای امتحان اسلحه خود و لذت از کشتن جانداری دست به اینکار زده است .اینها میتواند تحلیلی ازاین حادثه باشد ،ولی آیا همه این ماجرا را میتوان فقط مربوط به مسائل زیست محیطی و مرتبط با آن دانست ،اسلحه ،خشونت ،میل به کشتار ریشه هایی درنهان روان اجتماعی دارد ،این عین عقده گشائیست که ازانسان بازمانده سر میزند وتابان آنرا حیاتوحش پس میدهد ،کشتار بی دلیل حیوانات بدون اینکه انگیزه شکار را درپس خود داشته باشد .فقط میتواند یک عقده گشایی باشد ولاغیر ،خوب است روانشناسان وجامعه شناسان علل را درمسائل اجتماعی وروانی جامعه ایران دنبال کنند، برای آنکه خشونت در جامعه امروز ایران به طور روزانه دیده ولمس میشود ،ودرکوچه وخیابان میتوانیم آنرا دررانندگی ونوع برخورد افراد باهم مشاهده کنیم .آمار روبه افزایش سرقت ، زورگیری ،قتل وطلاق نمونه هایی ازگسترش خشونت درجامعه امروز ایران است . رابطه فرد باخود وافسردگی ناشی ازآن نیز خشونتی پنهان دراجتماع است .فرهنگ ،اقتصاد و سیاست سه ضلع مثلث   اجتماع هستند ،نقصان وبحران درهرکدام میتواند به جامعه ای نابسامان و بیمار منجر شود ،خوب است بدانیم مسائل زیست محیطی ایران جدای ازمسائل اجتماعی ومعضلات آن نیست .بلاهت ، وقاحت ، شقاوت زائیده یک اجتماع بیمارند وخیال خام است که محیط زیست ایران جدای ازبقیه معضلات اجتماعی به سامان رسد .


درخواست لغو دائمی یا پنج ساله مجوزهای شکار

درتجمع فعالان محیط زیست دراعتراض به شکار حیات وحش عنوان شد .درخواست لغو دائمی یاپنج ساله مجوز شکار /البرز نماد مبارزه باخشونت علیه حیوانات 

دبیر تشکل مکتب حرمت حیات گفت :میتوان البرز(پلنگ تنکابن ) رابه نمادی برای مبارزه باخشونت علیه حیوانات تبدیل کرد .دراین راستا آثار ارزشمند فرهنگی وهنری خلق نمود تا نسل های آینده بدانند خشونت بشری چه عواقب جبران ناپذیری دارد 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست (پام)، تشکل مردم نهاد "مکتب حرمت حیات" به عنوان مسئول هماهنگی و ساماندهی تجمع صبح چهارشنبه مقابل سازمان حفاظت محیط زیست هدف از این تجمع را ایجاد هماهنگی و تعامل میان بدنه اجتماعی و سازمان حفاظت محیط زیست برای نیل به خواست دو طرف دانست.

بابک توتونچی دبیر تشکل مکتب حرمت حیات در تجمع فعالان محیط زیست در اعتراض به شکار حیات وحش با بیان اینکه دیدن تصاویر کشتن، شکار یا زجر کشیدن حیوانات بی گناهی مثل البرز، خشمی در بین حیوان دوستان، فعالان محیط زیست، فعالان حقوق حیوانات یا حتی شکارچیانی که درصدی از رحم نسبت به گونه های در حال انقراض و سایر گونه ها دارند، به وجود می آورد و نیاز است تا این خشم به صورت تجمع های مسالمت آمیز تخلیه شود،گفت: چنین حرکت هایی که علاوه بر کاهش خشم بدنه اجتماعی، جرأت حضور و افزایش مطالبات مردمی در موضوعات محیط زیست و اجتماعی را افزایش می دهد.
ادامه نوشته

چرا فقط یوز و یوزبانان ؟

شهروحش :یوزپلنگ آسیایی ومحیط بانان زیستگاهش بیمه شدند . صبح روز دوشنبه 23 دیماه 92 تفاهمنامه ای به امضای هومن جوکار مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و بیژن صادق مدیر بیمه دانا به امضا رسید که طی این تفاهمنامه ، بیمه نامه عمروحادثه یوز ، مسئولیت یوز درقبال شخص ثالث ، درمان تکمیلی محیط بانان ، بیمه نامه حوادث محیط بانان،مسئولیت مدنی محیط بانان درقبال آتش سوزی پاسگاههای محیط بانی ، زیر پوشش قرار میگیرند .این تفاهمنامه به صورت یکطرفه و داوطلبانه ازسوی بیمه دانا صورت گرفته وجا دارد از پیشنهاددهندگان وبانیان این طرح تشکر وقدردانی نمود . خبر بسیار مسرت بخشی برای جامعه محیط زیست ایران است . صرفنظر ازآن نکته ای میماند که مایه نگرانیست .اگر این تفاهمنامه را سر آغاز وبدعتی برای بیمه دیگر گونه های جانوری ومحیط بانان بدانیم بسیار عالیست ، ولی اگر فقط به یوز ویوزبانان بسنده کرده ودر آینده، دیگر گونه های جانوری ومحیط بانان تحت پوشش بیمه قرار نگیرند، به مشکل بر خواهیم خورد .میدانیم درایران گونه های جانوری دیگری ازقبیل پلنگ و خرس سیاه و.......نیز با خطر انقراض روبرو هستند وتمرکز صرف بر روی یوزپلنگ وغفلت ازدیگر گونه ها مارا به بیراهه میبرد .از طرف دیگر نکته ای که به نظر بنده بسیار مهمتر می باشد ، مسئله محیط بانان دیگر مناطق است ، ممکن است آنها باامضای این طرح خودرا نیز محق دانسته واحساس کنند که درحق آنها جفا شده است ، واین میتواند در درازمدت درعملکرد آنها تاثیر منفی گذاشته وآسیبهای فراوانی را متوجه محیط زیست وحیاتوحش آسیب پذیر ما کند.باید ازبانیان ومجریان این طرح بخواهیم ، به یوز ویوزبانان بسنده نکرده ودیگر گونه های جانوری ومحیط بانان رانیز درآینده نزدیک تحت پوشش بیمه درآورند .امیدوارم این مهم اتفاق افتد 

 بزرگنمایی



قابل توجه آقای اینانلو

شهروحش :شکار یک مسئله باقی مانده از دوران پارینه سنگی و غار نشینیست ، با این تفاوت که انسان در آن دوران شکار میکرد برای حفظ بقای خود ولی انسان امروزی شکار میکند برای کیف و صفای خود
ابزار شکار در آن زمان نیزه و گرز بود ولی ابزار شکار انسان امروزی تفنگ است و گلوله
باید با شکار، این یادگار دوران غارنشینی مبارزه و مخالفت کرد ، شکار به طور مطلق باید ممنوع گردد . بشر امروزی برای بقای خود هیچ نیازی به شکار ندارد واین اوج خودخواهی وبلاهت است که  ازسر تفریح وتفنن به کشتار دیگر موجودات دست بزند.
قابل توجه جناب آقای محمد علی اینانلو ،شکارچی و دوستدار محیط زیست !!!!

درگذشت حسام حسینی ، یکی از زحمتکشان محیط زیست ایران

شهروحش:سید حسام حسینی یکی از زحمتکشان ودلسوختگان محیط زیست ایران بامداد روزسه شنبه 92/10/10 درگذشت .ایشان هماهنگ کننده طرح حفاظت اززاگرس مرکزی دراستان فارس، سالهادرخدمت محیط زیست وحیات وحش کشور بوده و نزدیک به  دودهه نیز مدیر کل محیط زیست استان یزد بودند ،حسام حسینی یکی ازافرادی که به جد دنبال حقوق و وضعیت محیط بانان کشور و محیط بان دربند آقای تقی زاده بودند (تنها حامی خود را ازدست دادم ) این جمله ایست اززبان تقی زاده محیط بان دربند دنا که گویا خبر درگذشت حسام حسینی ازطرف ایشان منتشر شده است .تشییع جنازه ایشان روز جمعه ازدروازه قرآن شیراز است  که درنهایت درشهرستان ارسنجان به خاک سپرده خواهند شد .ظاهرا اینگونه است که ما با افراد هنگام شنیدن خبر مرگ آنها آشنا میشویم .ومرگ افراد است که آنها را درکانون توجه خبری قرار میدهد واین ازمقتضیات و خصوصیات ماایرانیهاست به هرروی ایشان رفتند ولی هستند کسانی که باید قدرشان رابدانیم .معمولا بعد ازدرگذشت چهره های شناخته شده وبارز اجتماعی درحوزه های مختلف ورزش و علم و فرهنگ وهنر وسیاست ،اهالی آن حوزه در مراسم خاکسپاری ویادبود درگذشه حضوری پررنگ دارند . من ازتمامی اهالی ودوستداران محیط زیست ایران میخواهم همانند اهالی دیگر حوزه ها درمراسم خاکسپاری ایشان حضوری پررنگ داشته باشند ،نه فقط به خاطر ایشان (قدرایشان را زمانی که بودند باید میدانستیم )بلکه به خاطر مانور خبری وتاثیر گذاری که برروی اذهان عمومی نسبت به مسئله محیط زیست ایران ایجاد خواهد کرد ارزشمند خواهد بود.یادش گرامی

 بزرگنمایی


کشتار بیرحمانه یک پلنگ ماده با ضربات چوب و سنگ در شهرستان تایباد

پس از کشته شدن ۳ قلاده پلنگ ایرانی در استهبان، خرم آباد و بافق در کمتر از ۱۵ روز، در کمال ناباوری از شهرستان تایباد در استان خراسان رضوی خبر می رسد یک قلاده پلنگ ماده توسط افراد محلی به طرز وحشیانه ای کشته شده است.

این ماده پلنگ نخست توسط سگ های گله تعقیب و گرفتار شده، سپس با رسیدن چهار نفر از چوپانان با ضربات متعدد چوپ و سنگ کشته می شود.

در تصاویر دریافتی از لاشه این گونه ارزشمند کشور، کاملا مشخص است که جمجه و فک پایین پلنگ بر اثر ضربات اجسام سخت کاملا خرد شده است.


محمد مظلوم پناه رئیس اداره محیط زیست شهرستان تایباد در این باره به خبرنگار دیده بان محیط زیست گفت: صبح روز پنجشنبه ۱۳۹۲/۹/۲۱ یکی از همیاران محیط زیست از اهالی روستای "سوران” گزارشی از کشتار یک پلنگ توسط تعدادی از چوپانان روستا را به اداره محیط زیست ارائه نمود.

به دنبال این گزارش بلافاصله ضمن هماهنگی با مقام قضایی عازم روستای مذکور شده و با همکاری پاسگاه انتظامی "استای” ۴ نفر متهم در این رابطه شناسایی دستگیر و به پاسگاه منتقل شدند.


مظلوم پناه افزود: هر چهار نفر در مراحل نخست بازجویی منکر هرگونه اقدامی شده و نسبت به موضوع اظهار بی اطلاعی نمودند. در ادامه بازجویی های تخصصی توسط نیروی انتظامی ۲ نفر از متهمین به کشتار یک پلنگ در ارتفاعات روستای سوران اعتراف نموده و ۲ نفر دیگر نیز اظهار داشتند که در جریان حادثه نظاره گر بوده اند.

متهمین در جریان بازجویی ها اعتراف نموده اند که پلنگ به دامهایشان حمله نکرده اما سگهای گله پلنگ را یافته و حیوان را تعقیب کرده اند.

چوپانها اعتراف نمودند که خود را به محل درگیری سگ ها با پلنگ رسانده و حیوان را با ضربات چوب دستی و سنگ از پای درآورده اند.



رئیس اداره محیط زیست شهرستان تایباد گفت: هر ۴ متهم به همراه پرونده تخلف جهت رسیدگی به جرم، به دادگاه معرفی شده اند.

محمد مظلوم پناه گفت: پس از اعلام مکان کشته شدن پلنگ در ارتفاعات توسط متهمین، عازم محل شده و پس از مدتی جستجو لاشه پلنگ را پیدا کردیم.

شکستگی جمجمه و برخی اندام حیوان در اثر برخورد با اجسام سخت در بررسی اولیه لاشه به وضوح مشخص بود و خون زیادی از پلنگ رفته بود. لاشه این پلنگ جهت بررسی بیشتر به اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی منتقل گردید.

منبع :پایگاه خبری محیط زیست ایران

جاده های ایران قربانگاه حیات وحش ایران

مرگ یک قلاده پلنگ ایرانی بر اثر برخورد با خودرو در لرستان

شهروحش:دردنیای مدرن امروز جاده ها بلای جان حیات وحش شده اند .امادراین میان هستند کشورهایی که درحین ساخت جاده ملاحظات زیست محیطی رارعایت میکنند .ولی متاسفانه درکشور ما گویا تنها چیزی که اهمیت ندارد محیط زیست وحیات وحش است . همین جاده ها سالانه تلفات زیادی راازحیات وحش وبعضا گونه های نادر ودرمعرض خطرمانند یوزپلنگ وپلنگ میگیرد .درآخرین مورد این جاده کشیها جاده ای دراستان کرمان معروف به جاده گزو که یک جاده روستایی است  درمنطقه مهم زیست محیطی کوه بافق به رقم تمام مخالفتها واعتراضهای گروههای فعال محیط زیست  کشیده شده است ،که متاسفانه درآینده نزدیک باید شاهد اخبر تلفات جاده ای آن منطقه هم باشیم .این نیز ازخودخواهی ماانسانهای جاهل است که برای آنکه بیست دقیقه زودتر به مقصد خود برسیم حاضریم تمام حیاتوحش رانابود کنیم .


تصاویرپلنگی که اخیرا درجاده خرم به الشتر دراثر تصادف بایک سواری کشته شده (پلنگ یکی ازگونه های درمعرض خطر انقراض میباشد)


آخر کجای دنیا حافظان طبیعت و محیط زیست را به مسلخ میبرند !!!!!!!!

ادامه واكنش‌ها به قطعي شدن حكم اعدام يك محيط‌بان

بر اساس شواهد و قرائن «غلامحسين خالدي»، از محيط‌بانان دنا كه متهم به قتل يكي از شكارچيان بوده،اعدام خواهد شد.تا پيش از اين احتمال بر اين مي‌رفت كه اين محيط‌بان تبرئه خواهد شد.اما با اعلام قطعي حكم دادگاه معادلات به هم ريخت.پس از اعلام حكم،معصومه ابتكار،رئيس سازمان محيط‌زيست گفت: «خبر انتشار يافته كامل نيست. انتشار كامل اخبار مربوط به مشكلات حقوقي و قضايي مي‌تواند به ضرر محيط‌بان باشد. سازمان با تمام توان در سطوح مختلف وارد موضوع شده و اينجانب هم رايزني و پيگيري‌هايي ....

حكم اعدام، تن و بدن را مي‌لرزاند وقتي طناب سرد دور گلو مي‌پيچد و همه چيز رو به پايان مي‌رود.ا ما اگر فرد، زورگير،يا قاتل بالفطره يا متجاوز بود آنقدر اعدامش درد نداشت كه يك محيط‌بان كه وظيفه‌اش حفاظت از محيط‌زيست و حيات وحش است،خبر اعدامش دردناك است.خبر كوتاه است. بر اساس شواهد و قرائن «غلامحسين خالدي»، از محيط‌بانان دنا كه متهم به قتل يكي از شكارچيان بوده،اعدام خواهد شد.تا پيش از اين احتمال بر اين مي‌رفت كه اين محيط‌بان تبرئه خواهد شد.اما با اعلام قطعي حكم دادگاه معادلات به هم ريخت.پس از اعلام حكم،معصومه ابتكار،رئيس سازمان محيط‌زيست گفت: «خبر انتشار يافته كامل نيست. انتشار كامل اخبار مربوط به مشكلات حقوقي و قضايي مي‌تواند به ضرر محيط‌بان باشد. سازمان با تمام توان در سطوح مختلف وارد موضوع شده و اينجانب هم رايزني و پيگيري‌هايي در سطح عالي داشتم.راه حل اين مسائل كه متاسفانه به دلايل مختلف رخ داده پس از حضور و دفاع قوي در فرايند قضايي جلب رضايت اولياي دم است و طرح رسانه‌اي و ايجاد جريان شبكه اجتماعي در اين مرحله مي‌تواند به ضرر اين موضوع تمام شود.» محیط بان



ماجرا از كجا آغاز شد؟ 

بيش از يك سال پيش بود كه خالدي براي نخستين بار به اعدام محكوم شد. محكوميت خالدي در حالي بود كه وي به همراه چهار همراه ديگرش مجوز حمل سلاح به عنوان ضابط قضايي و حكم ماموريت از سازمان محيط‌زيست داشته‌اند.اما كشته شدن شكارچي در محل خدمت محيط‌بان غلامحسين خالدي، تيرماه سال 89 و در ارتفاعات 4400 متري دنا اتفاق افتاد. 

محيط‌بان مدافع طبيعت است 

فرشاد اسكندري،كارشناس ارشد محيط‌زيست و حيات وحش در گفت‌وگو با تهران امروز،درباره حكم اعدام اين محيط‌بان مي‌گويد: «ما در قوانين بسيار ضعف داريم.يعني وقتي ما نيروي محيط‌بان را مسلح مي‌كنيم،منظورمان چه هست؟يعني اگر كسي قوانين را زير پا گذاشت،به منطقه‌اش وارد شدند و شكار غيرمجازي داشتند،بايد به واسطه اين اسلحه محيط‌بان نه از خودش بلكه از منطقه‌اش دفاع كند.يعني ما محيط‌بان را مسلح كرديم تا دفاع كند.اگر استفاده از اين اسلحه براي دفاع را غيرمجاز مي‌دانيم،پس چرا محيط‌بان را مسلح كرده‌ايم.پس اين موضوع خودش داراي تناقض است.بر فرض مثال:وقتي ضابط عام كه نيروي انتظامي است اسلحه دارد،هنگامي كه با متخلف درگير مي‌شود،حق دارد با حفظ قوانين خاصي از اسلحه‌اش استفاده كند.اما در واقع قضيه اين است كه اصلا اين اسلحه در اختيار نيروهاي ما قرار گرفته است كه بتوانند دفاع كنند.حالا نه اينكه شكارچي شليك كند و اين فرد براي دفاع از خودش اقدامي‌كند.بحث اينجاست كه محيط‌بان دارد از طبيعت دفاع مي‌كند.يعني كسي كه دارد خلاف مي‌كند و قانون را زير پا مي‌گذارد،بالاخره بايد متوقف شود.معمولا هم شكارچي‌هاي ما به‌جايي رسيده‌اند كه موقعي به ايشان ايست مي‌دهند يا اقدام به فرار مي‌كنند يا متاسفانه رو در روي ماموران در مي‌آيند.در نتيجه اين اتفاق يك اجبار است،اگر نه هيچ ماموري در وهله اول شليك نمي‌كند،اول ايست مي‌دهد،دستور توقف مي‌دهد بعد حتما شرايطي پيش مي‌آيد كه يا تيراندازي همزمان مي‌شود يا يك طرف كشته مي‌شوند.»از سويي ديگر،«چندي پيش يك شكارچي به يك محيط‌بان تيراندازي كرده بود و او زخمي شده بود.اين موردي است كه اين بار شكارچي،محيط‌بان را زخمي‌كرده بود.من بارها در طول خدمتم اين موارد را ديده‌ام كه محيط‌بان زخمي مي‌شود اما به شكل يك انسان عادي ديه‌اش پرداخت شده است و بحث اينكه رودر‌رويي با مامور دولت جرم است،در نظر گرفته نشده است.از سويي ديگر،قوانين ما در زمينه محيط‌زيست بسيار ضعيف است.هنوز وقتي كسي اقدام به شكار مي‌كند،مجازات نمي‌شود.فرد با اسلحه به منطقه وارد شده است و مي‌خواسته اقدام به شكار كند،اما اگر دستگير شود در حالي كه هنوز شكار نكرده است،دادگاه برايش منع تعقيب صادر مي‌كند.يعني در نظر نمي‌گيرند كه فرد شروع به شكار داشته است.» 


محيط‌بانان دلسرد شده اند 

اين كارشناس ارشد حيات وحش مي‌گويد: «محيط‌بانان دلسرد شده‌اند.اگر اين اتفاق اعدام هم پيش بيايد،ديگر هيچ ماموري پايش را از پاسگاه بيرون نخواهد گذاشت.محيط‌بانان مي‌گويند: «من چطور مي‌توانم به منطقه سركشي كنم،چون در صورت تذكر ممكن است درگيري پيش بيايد هم جانم در خطر مي‌افتد،هم اگر اقدامي صورت بگيرد، مقصر شناخته مي‌شوم و با يك حكم اعدام تمام زندگي‌ام تباه خواهد شد.»فرشاد اسكندري مي‌گويد: «متاسفانه اگر اين اتفاق بيفتد،بايد بر حال حيات وحش و محيط‌زيست ايران گريست.در حال حاضر محيط‌بانان با شرايط سختي چه از لحاظ دستمزد و سختي كار روبه‌رو هستند.محيط‌بانان 6 شبانه‌روز سركار هستند و 4 روز استراحت دارند.دستمزدهاي پايين مي‌گيرند.از خانواده هم دور هستند،خب اگر از اين قبيل مسائل مانند اعدام هم برايشان پيش بيايد،نسبت به كارشان دلسرد مي‌شوند.حالا شايد بگويند اين محيط‌بان به هر دليلي عمدي اين كار را كرده است،اما با اين اعدام بقيه محيط‌بانان هم جرات نخواهند كرد به منطقه بروند و تذكر بدهند.مسئله بعدي اين است كه حكم اعدام براي محيط‌بان دومين بار است كه مطرح مي‌شود و «غلامحسين خالدي»دومين نفري است كه دچار اين مشكل شده است.متاسفانه بحث ديگري كه مطرح است،بعد رسانه‌اي اين موضوع است.در اين موارد زياد شفاف‌سازي نمي‌كنند زيرا در قضيه محيط‌بان دنا،مسئله به شكلي پيش رفت كه اولياي دم حساس شده بودند.» 

اعدام محيط‌بانان بايد از طريق تغيير قوانين حل شود 

بحث اعدام محيط‌بان دو سر دارد.قسمتي از آن به ايرادات در قوانين جاري بر مي‌گردد.قسمت ديگر،به ترس از حساس شدن خانواده اولياي دم كه يك باره نيايند و رضايت ندهند و جان انساني كه حافظ طبيعت است قرباني شود. 

اسكندري،درباره ريشه‌يابي قوانين مي‌گويد: «اين قضيه يا بايد بسيار حساس و پر رنگ شود،يا بايد در سكوت بماند.چرا كه بحث حل ريشه‌اي اين قوانين مطرح است.بايد به مرحله‌اي برسيم كه شكارچي وقتي وارد منطقه شد بترسد و بگويد:شايد جانم را از دست بدهم.اما اكنون وضعيت به شكل ديگري است.شكارچي مي‌گويد: من به منطقه مي‌روم،در نهايت اگر محيط‌باني را ديدم يا فرار مي‌كنم يا به سمتش شليك مي‌كنم! در حال حاضر شكارچيان تجهيزات‌شان از محيط‌بانان خيلي مجهزتر است.من اين روزها كه به مناطق مي‌روم،مي‌بينم محيط‌بانان اسلحه‌هاي خود را همراهشان نمي‌آورند و دليلشان اين است كه چرا بايد اسلحه ببريم اگر يك موقع درگيري پيش بيايد و مجبور به شليك شويم،قانوني در حمايت از ما وجود ندارد و آينده خود و خانواده مان تباه مي‌شود.» 

محيط‌زيست به تنهايي نمي‌تواند قانون وضع كند 

فرشاد اسكندري،كارشناس ارشد محيط‌زيست مي‌گويد: «محيط‌زيست به تنهايي نمي‌تواند قانون وضع كند.بايد تمام سازمان‌ها به همديگر كمك كنند.سازمان محيط‌زيست در نهايت مي‌تواند يك قانون را به صورت لايحه به مجلس پيشنهاد كند و اين نمايندگان مجلس هستند كه بايد اين مسائل را به صورت قانون در بياورند.ضابط قانوني بايد توضيح بدهد وقتي تيراندازي همزمان است اعدام معني ندارد.بايد در نظر بگيريم اعدام يك محيط‌بان مساوي با اعدام محيط‌زيست است.با اعدام اين انسان يك نفر كم نمي‌شود،بلكه كل محيط‌بانان ما از طبيعت گرفته مي‌شوند.»

منبع :زیست بوم

عکاس بوکانی جهانی شد

یک عکاس جوان بوکانی با ارایه عکسی از یک ˈمیش مرغˈ به جشنواره جهانی عکس اسلوونی ، نشان طلای این جشنواره را از آن خود کرد.

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بوکان روز چهارشنبه به خبرنگار ایرنا گفت : این هنرمند که ˈلقمان رحیمیˈ نام دارد توانست مدال طلای بخش طبیعت جشنواره بین ˈ آسمان و زمینˈ که در کشور اسلوونی برگزار شد را به خود اختصاص دهد.

رضا عباسی افزود : این هنرمند با عکسی از پرنده میش مرغ که تنها زیستگاه آن در بوکان استان آذربایجان غربی است ، توانست این عنوان را کسب کند.

وی اظهار کرد : در این جشنواره که با حضور 40 کشور جهان در چهار بخش ورزش، آزاد، سفر و طبیعت برگزار شد رحیمی با دو اثر دریاچه زریوار مریوان و میش مرغ شرکت کرده بود.

وی اظهار کرد: این هنرمند بوکانی در نهایت توانست با اثر میش مرغ مدال طلای این جشنواره را به خود اختصاص دهد و دیگر اثر وی نیز به بخش مسابقه و نمایشگاه راه یافت.

میش مرغ که در زبان محلی ˈچِیرگˈ نامیده می شود از گونه های منحصر به فرد و در خطر انقراض دنیا به شمار می آید.

این عکاس بوکانی مدتی پیش نیز موفق به کسب مقام سوم مسابقه عکس سفره های افطاری در تهران شده بود.

منبع :ایرنا

اقیانوس مکانی کمتر شناخته شده

ورود به قلمرو ناشناخته‌ها برای ارضا حس کنجکاوی همواره مورد توجه انسان بوده است. چیزی در حدود دو سوم یا 70 درصد از سطح کره زمین را آب فرا گرفته و اقیانوس‌ها همچنان یکی از مکان‌های کمتر شناخته شده برای ما محسوب می شوند. اگرچه پیشرفت فناوری طی دهه‌های اخیر انسان را بیش از پیش با پهنه‌های وسیع آبی جهان آشنا کرده‌، اما ممکن است همچنان موجودات شگفت انگیز بسیاری در دل اقیانوس‌ها با ما غریبه باشند.

در ادامه گوشه‌ای از حیات دریایی را در اندازه‌ها، اشکال و رنگ‌های مختلف که از جاندارانی بسیار ریز تا گونه‌هایی بسیار عظیم را شامل می شود، در قاب تصویر جای می دهیم.


منبع :زیست نیوز

«گربه پالاس» از دست متخلفان نجات یافت

متخلفانی که اقدام به زنده‌گیری یک گربه پالاس کرده بودند، در شهرستان بردسیر استان کرمان، به دام محیطبانان افتادند.

محیطبانان استان کرمان گزارشی از اقدامات عده‌ای برای زنده‌گیری یک حیوان وحشی در ارتفاعات «بید توکل قلعه عسکر» دریافت کردند.

پس از دریافت گزارش، محیطبانان برای مقابله با این اقدام غیرقانونی به منطقه اعزام شدند. اما افراد متخلف به محض مشاهده محیطبانان اقدام به فرار کردند که پس از یک عملیات تعقیب و گریز، در نهایت خودرو متخلفان متوقف شد.

محیطبانان پس از تفتیش خودروی متخلفان به یک کیسه گونی برخورد کردند که حیوانی درون آآن قرار داشت و برای خروج از کیسه تقلا می‌کرد. با گشودن در کیسه، مشخص شد که این متخلفان، اقدام به زنده‌گیری یک «گربه پالاس» کرده بودند.

گربه پالاس، یکی از گربه‌های وحشی کوچک جثه در طبیعت ایران است. زیبایی ظاهری این گربه باعث شده تا برخی متخلفان اقدام به زنده‌گیری این گربه‌سان نادر کنند.

در نهایت محیطبانان، متخلفان را تحویل مقامات قضایی دادند. گربه پالاس نیز در زیستگاه طبیعی خود رها سازی شد.

نجات گربه پالاس از دست متخلفان در شهرستان بردسیر کرمان

نجات گربه پالاس از دست متخلفان در شهرستان بردسیر کرمان

نجات گربه پالاس از دست متخلفان در شهرستان بردسیر کرمان

منبع :سبزپرس

منزل شخصی جای نگهداری ازشیر نیست،آقای دکتر !!!

چندی پیش شیری که توسط یک پزشک در خانه نگهداری می شد، توسط یگان حفاظت محیط زیست استان تهران کشف و به پارک پردیسان منتقل شد. اما حیوان در وضعیتی به پارک پردیسان رفت که دامپزشکان معتقد بودند بهتر است تا زجر زندگی‌اش را با مرگ آسان به پایان برسانند.
  این شیر نر هفت ساله در حالی به پارک پردیسان منتقل شد که جثه‌ای به اندازه یک شیر دوساله داشت؛ به دلیل نرمی استخوان دست‌ها، ستون فقرات و لگن‌اش تغییر شکل پیدا کرده بود؛ قادر به راه رفتن عادی نبود و حتی قادر به دفع مدفوع نیز نبود.

«ایمان معماریان» دامپزشک فعال در پارک پردیسان که اولین بار در نیمه شهریور ماه امسال این شیر را معاینه کرده بود، در گزارشی خطاب به مسئولان معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، وضعیت این حیوان را «اسف‌بار» توصیف کرده است. او در نامه‌اش علت به وجود آمدن این وضعیت بالینی برای این شیر را سوء تغذیه شدید عنوان می‌کند.

معماریان نوشته است: «حیوان در حال حاضر مبتلا به یبوست مزمن بوده و بد شکلی لگن ناشی از سوءتغذیه – گوشت خالص بدون استخوان – و بالانس نبودن کلسیم و فسفر باعث تشدید این مشکل شده است.»

آنطور که معماریان اعلام کرده، ظاهراً صاحب شیر، حیوان را از نخستین روزهای زندگی‌اش نزد خود نگه‌داری می‌کرده و از همان زمان، برای تغذیه حیوان تنها از گوشت بدون استخوان استفاده می‌کرده و به همین دلیل کلسیم لازم به بدن حیوان نرسیده است. این ضعف شدید کلسیم منجر به نرمی استخوان شده است.

شیری که قربانی خودخواهی یک پزشک شد
هنگامی که شیر ایستاده یا در حال راه‌رفتن است، صدای ناله‌اش به وضوح شنیده می‌شود

معماریان در گزارش خود، اعلام کرده که این حیوان با درد شدید روبرو است و تمام این مشکلات باعث تحمیل درد شدید به حیوان و ناتوانی در دفع بدون درد و ناتوانی حرکتی شدید می شود.

به نظر او، ادامه زندگی برای این شیر زجرآور است و پیشنهاد کرده تا با مرگ آسان «اوتانازی» به زندگی حیوان پایان داده شود.


شیری همانند یک گربه اهلی

در مشاهدات میدانی خبرنگار سبزپرس از محل نگه‌داری شیر در پارک پردیسان این موضوع به وضوح مشخص بود که شیر توان حرکت ندارد و در عمده ساعات شبانه روز در گوشه‌ای نشسته است. نزدیک شدن به این شیر، کار ساده ای است؛ چرا که حیوان نه تنها حالت تدافعی ندارد، بلکه به محض مشاهده انسان در نزدیکی خود، همانند سگ و گربه اهلی خود را به انسان نزدیک می‌کند.

علاوه بر این، حیوان به سختی از جای خود برمی‌خیزد و ناله‌های آن هنگام برخاستن و راه رفتن به وضوح مشخص است. هنگام راه رفتن، حیوان به جای آنکه اتکای بدن خود را بر پنجه و کف دست‌ها قرار دهد، به دلیل تغییر شکل محسوس دست‌ها، بر مچ دست تکیه می‌کند و راه می‌رود. این مسئله باعث می‌شود تا راه رفتن حیوان با درد شدید همراه باشد و حیوان تنها قادر باشد آرام حرکت کند.

 شیری که قربانی خودخواهی یک پزشک شد
شکل دست و پای حیوان به دلیل نرمی استخوان تغییر کرده

دامپزشکان پردیسان برای این شیر تنها از گوشت چرخ کرده به همراه پودرهای مکمل غذایی مانند کلسیم استفاده می‌کنند چرا که حیوان، توان چندانی برای جویدن غذا ندارد و از طرف دیگر به دلیل تغییر شکل لگن، عمل دفع را به سختی و با درد فراوان انجام می‌دهد.

از معدود دفعاتی که حیوان به اختیار خود از جا برمی‌خیزد، زمان دفع است. شیر، از جای خود بر می‌خیزد و به دلیل درد شدیدی که در روده‌ها و مخرج دارد، چند باری به این طرف و آن طرف می‌رود و بعد از یافتن مکان مناسب، برای دفع تلاش می‌کند. معمولا درد شدید در ناحیه مخرج باعث می‌شود تا حیوان به دفعات، همین عمل را تکرار کند و هر بار نیز موفق به دفع نشود. در هنگام دفع نیز، ناله‌های حیوان به وضوح به گوش می‌رسد.


پزشکی که از تغذیه شیر هیچ نمی‌دانست

پرس‌وجوهای خبرنگار سبزپرس این موضوع را روشن کرد که این شیر هفت ساله، از خانه فردی به نام «دکتر ا.» از پزشکان مشهور تهران کشف شده است. پزشکی که اگرچه طبیبی حاذق برای انسان‌ها محسوب می‌شود اما با بی‌توجهی خود، چنین شرایطی را برای این شیر نر به وجود آورده است.

گفته می‌شود که حیوان در محیطی کم‌نور نگهداری می‌شده و تنها رژیم غذایی‌اش نیز، گوشت خالص بدون استخوان بوده است. حال آنکه حیوانات شکارگری مانند شیر در طبیعت با تغذیه از بخش‌های مختلف بدن شکار خود، مواد لازم برای رشد و سلامت خود را جذب می‌کنند. حیوانات وحشی، با تغذیه کامل از پوست، گوشت، امحاء و احشاء و همچنین استخوان‌های بدن حیوان شکار شده، مواد مهمی همچون کلسیم و فسفر که در رشد حیوان موثر هستند را به دست می‌آورند. از همین رو است که در باغ‌وحش‌ها و سایر مراکز نگهداری حیوانات، دامپزشکان به طور دائم برنامه‌های غذایی حیوانات را بررسی می‌کنند تا حیوانات دچار سوء تغذیه نشوند.

اما صاحب این شیر، که خود یک پزشک است و اطلاعات لازم درباره نیاز بدن مهره‌داران به کلسیم را می‌داند، نسبت به تغذیه صحیح شیر بی‌توجهی نشان داده است.

شیری که قربانی خودخواهی یک پزشک شد
شیر در بیشتر ساعات شبانه روز در گوشه‌ای نشسته و حرکت نمی‌کند


شیر به خانه قبلی‌اش بازگردانده شد!

اگرچه علائم بالینی این شیر و گزارش دامپزشک بر این نکته تاکید دارند که این شیر هفت ساله، «غیرقابل درمان» است و تنها راه رهایی آن از درد، مرگ آسان است، اما هفته گذشته صاحب این شیر توانست با رایزنی‌های فراوان بالاخره شیر را از پارک پردیسان خارج کند. پرس‌وجوهای سبزپرس نیز مشخص نکرد که این حیوان پس از خروج از پردیسان به چه مکانی منتقل شده است.

با این‌حال علت خروج این حیوان از پردیسان، «درمان» عنوان شده است.

فعالان حقوق حیوانات، بارها نسبت به رواج پدیده نگهداری از حیوانات وحشی در منازل و توسط افراد مختلف هشدار داده‌اند. برابر قوانین جاری کشور، نگهداری از حیوانات وحشی ممنوع است و تنها باغ‌وحش‌ها و مراکز تحقیقاتی با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست قادر به نگهداری از گونه‌های جانوری وحشی هستند با این‌حال هر چند وقت یک‌بار، اخباری مبنی بر کشف گونه‌های جانوری وحشی همچون شیر، گرگ، آهو، مار و خزندگان دیگر، سمندر و انواع پرندگان در رسانه‌ها منتشر می‌شود.

در بسیاری از این موارد، اولین مسئله‌ای که در معاینه حیوان کشف شده مشخص می‌شود، سوء تغذیه و شرایط نامناسب نگهداری حیوانات است. مسئله‌ای که باعث تهدید سلامتی حیوانات و زجر آنها می‌شود.

شیری که قربانی خودخواهی یک پزشک شد

فعالان حقوق حیوانات می‌گویند که هزاران حیوان وحشی در سراسر جهان به دلیل خودخواهی صاحبان خود از زندگی طبیعی محروم می‌شوند و به دلیل بی‌توجهی به شرایط طبیعی زندگی، زندگی زجرآوری را تحمل می‌کنند. این شیر هفت‌ساله، نمونه یکی از همین حیوانات است که قربانی خودخواهی و لذت غریب صاحب خود شده است.

هنوز مشخص نیست که آیا صاحب این شیر، به دلیل نگهداری غیرقانونی حیوان وحشی تحت پیگیرد قضایی قرار گرفته است یا خیر؟ اما آنچه مسلم است، این شیر مجبور است تا پایان عمر، زجر زندگی با این شرایط را تحمل کند.


منبع:سبزپرس

بااین روند درآینده  اتفاق خواهد افتاد.

تصور دنیایی بدون فیل‌ها، اورانگوتان‌ها، شیرها و سایر حیوانات نمادین در حیات‌وحش که به زودی تنها در کتاب‌ها و باغ‌وحش‌ها دیده خواهند شد بسیار دشوار است اما ممکن است این اتفاق در آینده نزدیک برای برخی از این گونه‌های جانوری رخ دهد.

به گزارش سرویس «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بسیاری از گونه‌های جهان به دنبال فعالیت‌های کنترل‌نشده بشری نظیر شکار و نابودنی زیستگاه‌هایشان رو به زوال و انقراض هستند. رشد جمعیت بشر و به دنبال آن افزایش تقاضا برای محصولات کشاورزی و شکار، این حیوانات نمادین را به زانو درآورده تا حدی که به مرحله انقراض رسیده‌اند. این حقیقت به دنبال انتشار گزارش تابستانی سازمان ملل متحد مبنی بر افزایش جمعیت جهان به 11 میلیارد نفر تا سال 2100 میلادی شکل واقعی‌تری به خود گرفته است. اگر قرار است این حیوانات از خطر انقراض حفظ شوند، انسان‌ها باید نسبت به مشکلات جانوران و تعهداتشان نسبت حفاظت از به آنها آموزش ببینند، شکار حیوانات باید متوقف شود و زیستگاه‌های آنها باید حفاظت شوند.

به گزارش ایسنا به نقل از لایوساینس، در این گزارش هفت جانوری را که به دنبال تهدیدهای بشری رو به انقراض هستند، معرفی می‌کنیم. البته این تنها نمونه کوچکی از نقش انسان در ششمین مرحله انقراض بزرگ در جهان است.

شیرها

شیر آسیایی

«درک ژوبرت»، مستندساز «نشنال ژئوگرافیک» که همراه با همسرش در میان این گربه‌سانان باستانی در «بوتسوانا» زندگی می‌کند می‌گوید: تنها 20 هزار قلاده شیر در حیات‌وحش آفریقا برجای مانده است. این رقم حدود 50 سال پیش 450 هزار قلاده بود و به این ترتیب شاهد کاهش 95 درصدی جمعیت شیرهای آفریقایی هستیم.

«ژوبرت» افزود: در حیات‌وحش آفریقا روزانه پنج قلاده شیر کشته می‌شوند. شکارچیان تفریحی و مسابقه‌ای که اکثر آنها آمریکایی هستند سالانه حدود 600 قلاده شیر شکار می‌کنند که بیشتر آنها را شیرهای نر با یال‌های بلند تشکیل می‌دهند. 90 درصد از این شیرها توسط شکارچیان به ایالات متحده برده شده و در فعالیت‌های جنایت‌آمیزی نظیر «شکار در قفس» شرکت داده می‌شوند و با قرار دادن شیرها در قفس‌های کوچک به آنها شلیک می‌کنند.

پلنگ‌ها

پلنگ

به گفته «ژوبرت» جمعیت پلنگ‌ها نیز به میزان چشمگیر کاهش یافته است. حدود 50 سال پیش جمعیت آنها در حیات‌وحش 700 هزار قلاده بوده اما امروز تنها 50 هزار قلاده پلنگ باقی مانده است. پلنگ‌ها معمولا به دلیل داشتن پوست زیبا که به آنها در استتارشان کمک می‌کند، شکار می‌شوند. «ژوبرت» می‌گوید که سالانه 5000 قلاده پلنگ شکار می‌شود.

اورانگوتان‌ها

اورانگوتان

کمپانی‌های بزرگ در «بورنئو» و «سوماترا» جنگل‌ها را از بین می‌برند و درختان نخل را جایگزین آنها می‌کنند و با این کار، شانس بقای اورانگوتان‌ها را کاهش می‌دهند. آمار نشان می‌دهد که در حال حاضر تنها 6000 اورانگوتان وحشی در طبیعت باقی مانده و سالانه حدود 1000 اورانگوتان کشته می‌شوند که بیشتر این مرگ‌ و میرها ناشی از نابودی زیستگاه‌های اورانگوتان‌ها است.

کرگدن‌ها

کرگدن

شکار کرگدن از سال 2010 میلادی در آفریقای جنوبی دو برابر شده است. امسال نیز نسل کرگدن‌ها در کشور همسایه آفریقای جنوبی یعنی موزامبیک به شدت به خطر افتاده است به طوری که در هر 9.5 ساعت یک کرگدن در آفریقا شکار می‌شود. کرگدن‌ها به دلیل شاخ‌شان مورد توجه شکارچیان هستند. باور غلط بسیاری از مردم به ویژه در آسیا این است که شاخ کرگدن‌ برای درمان سرطان و تب موثر است. هر کیلوگرم شاخ کرگدن در بازار سیاه حدود 65 هزار دلار قیمت دارد.

فیل‌ها

فیل

بنابر اعلام طرفداران محیط‌زیست، فیل‌ها نیز جزو گونه‌های در معرض خطر انقراض هستند چرا که شکار آنها طی چند سال اخیر و به دنبال رشد تقاضای عاج فیل در چین و جنوب شرقی آسیا، افزایش نگران‌کننده‌ای داشته است. «ژوبرت» می‌گوید: در هر ساعت پنج فیل آفریقایی کشته می‌شود.

در حال حاضر تنها 300 هزار راس فیل آفریقایی در حیات‌وحش باقی مانده که سالانه بیش از 40 هزار راس از آنها کشته می‌شوند. با این وصف کم‌کم باید با فیل‌ها نیز خداحافظی کنیم.

لمورها

لمور

از 2000 سال پیش که انسان به «ماداگاسکار» قدم گذاشت، حدود 15 الی 20 گونه لمورها (میمون‌های پوزه‌دار با صورتی شبیه روباه) به دلیل از بین رفتن زیستگاه‌های آنها و شکار بی‌رویه منقرض شدند اما این اتفاق در یک بازه زمانی صدها و هزاران ساله رخ داد. امروز انسان‌ها زیستگاه این میمون‌ها یعنی درختان را سریعتر از گذشته نابود می‌کنند. هر چه که جمعیت ساکنان ماداگاسکار افزایش می‌یابد گونه‌های باقی مانده لمورها بیشتر به خطر می‌افتند و هزاران گونه دیگر با سرعت بیشتری رو به انقراض می‌روند. در حال حاضر 93 گونه از لمورها جزو گونه‌های در معرض انقراض، به شدت در معرض انقراض و نیز در معرض تهدید هستند. اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN ) اعلام کرده است که این رقم 91 درصد از کل گونه‌های لمورهایی را تشکیل می‌دهد که اطلاعات آنها در دسترس است.

کوسه‌ها

کوسه

سالانه 100 هزار قطعه کوسه در جهان کشته می‌شوند تا ظرف سوپ باله کوسه‌ چینی‌ها پُر شود. در این تجارت کثیف، باله کوسه‌ها زنده زنده از بدن آنها جدا شده و کوسه مجددا به دریا انداخته می‌شود و کوسه نگون‌بخت با مرگ تدریجی از بین می‌رود. با این حال بنابر گزارش گروه طرفداران محیط زیست «Wild Aid» گویا به زودی باید شاهد رنگ باختن طعم باله کوسه‌ها در سوپ چینی‌ها باشیم چرا که طی دو سال گذشته مصرف این سوپ در چین 50 تا 70 درصد کاهش یافته است. با این حال بنابر مطالعاتی که در سال 2009 میلادی از سوی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت انجام شد، حدود یک سوم از کوسه‌ها با خطر انقراض روبرو هستند. به همین منظور، کنوانسیون منع تجارت گونه‌های وحشی در معرض خطر (CITES) در ماه مارس سال جاری میلادی (2013) به منع تجارت باله پنج گونه در معرض خطر کوسه‌ها رای داد.


مهمان ناخوانده یا میزبان رانده شده!


منبع :زیست نیوز

مشاهده ۳ قلاده پلنگ در یک باغ شخصی در نزدیکی جاده کرج – چالوس

در رخدادی نادر و کم سابقه، به دنبال ورود ۳ قلاده پلنگ شامل یک پلنگ ماده و ۲ دو توله اش به محوطه یک باغ شخصی واقع در فاصله یک کیلومتری از جاده چالوس در حاشیه منطقه حفاظت شده البرز مرکزی، صاحب باغ موضوع را به اداره محیط زیست اطلاع می دهد.

رئیس اداره محیط زیست شهرستان کرج در این باره به خبرنگار دیده بان محیط زیست، گفت: این باغ حدودا یک کیلومتر از حاشیه جاده چالوس فاصله داشته و در زیر کوه واقع شده است.

مهندس حکیمی افزود: این پلنگ و توله هایش چندین نوبت توسط سرایدار این باغ مشاهده شده و تاکنون دو قلاده از سگ های باغ را کشته و خورده اند.

نصب دوربین تله ای بر روی درختی در داخل باغ توسط اعضا انجمن یوزپلنگ ایرانی و کارشناسان محیط زیست کرج

مهندس حکیمی افزود: به دنبال اطلاع صاحب باغ به این اداره به همراه کارشناسان محیط زیست و مدیریت انجمن یوزپلنگ ایرانی به محل مورد نظر رفته و ضمن بررسی و مشاهده علائم حضور پلنگ از جمله سرگین و ردپای تازه پلنگ با همکاری انجمن نسبت به نصب دوربین های تله ای جهت ثبت تصاویر پلنگ و توله هایش اقدام شد.

هم اکنون با هماهنگی و همکاری صاحب باغ یک نفر از نیروهای این اداره به طور شبانه روزی در اتاقکی داخل باغ حضور دارد تا ضمن ثبت وقایع طی روزهای آینده، منطقه تحت حفاظت قرار گرفته و از حوادث احتمالی جلوگیری شود.

منبع :www.iew.ir

«لئوناردو دی‌کاپریو» حامی مالی طرح حفاظت از ببر در نپال شد

لئوناردو دی‌کاپریو، ستاره هالیوود سه میلیون دلار به طرح حمایت از ببر در کشور نپال کمک کرد.

 بزرگنمایی

ستاره فیلم های «گتسبی بزرگ»، «مرده» و «تایتانیک» از طریق موسسه خیریه خود، به حمایت مالی از صندوق جهانی حیات وحش (WWF) پرداخت.

کمک مالی دی‌کاپریو به طور مشخص برای افزایش جمعیت ببر در نپال تا سال 2022 پرداخت شده است. سال 2022 طبق تقویم چینی، سال ببر است که در ایران و برخی کشورها به عنوان سال پلنگ نیز شناخته می شود.

این بازیگر 39 ساله در گفت و گویی گفته که امیدوار است این هزینه به هدف دوبرابر کردن جمعیت ببر در نپال کمک کند.

ببرهای نپال همانند سایر ببرهای جهان به عنوان گونه «در معرض خطر» (EN) شناخته شده اند. آنها در معرض تهدیدهای چون «تخریب زیستگاه» و «افزایش شکار غیرقانونی» قرار دارند.


حراج آثار هنری

کمک مالی دی‌کاپریو صرف توانمندسازی محیطبانان و افزایش ضریب امنیتی زیستگاه‌ها برای زادآوری ببرها در نپال خواهد شد.

تاکنون بنیاد خیریه دی‌کاپریو به افزایش جمعیت ببر در پارک ملی «ترایی باردیا» نپال کمک کرده است. جمعیت ببر این پارک ملی با کمک بنیاد دی‌کاپریو از 18 به 50 رسیده است.

«کارتر رابرتس» رئیس WWF گفته است: تاثیر بنیاد دی‌کاپریو در دستیابی به نتایج واقعی برای حفاظت روی زمین و توانمندسازی جامعه بومی بیش از هرکجا در نپال مشهود است.

بنیاد دی‌کاپریو به حفاظت «آخرین پهنه‌های طبیعی زمین» و «ایجاد رابطه هماهنگ بین جامعه انسانی و طبیعت» کمک کرده است.

این بنیاد اوایل سال میلادی کنونی توانست 38.8 میلیون دلار از طریق حمایت‌های مردمی و حراج آثار هنری در گالری «کریستی» نیویورک کمک مالی جمع‌آوری کند.

بر اساس اعلام WWF، کمک مالی برای ببرهای نپال، اولین محل صرف کمک‌های مالی جمع‌آوری شده از طریق حراج آثار هنری توسط این بنیاد است.

دی‌کاپریو روز 17 ژانویه سال آینده میلادی، با فیلم «گرگ وال‌استریت» (The Wolf of Wall Street) کارگردان مشهور سینمای امریکا «مارتین اسکورسیزی» به پرده سینماها خواهد آمد.

منبع :سبزپرس

افزوده شدن زیستگاه سمندر لرستانی به مناطق چهارگانه

مدیر کل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست از تدوین طرح حفاظت از سمندر لرستانی خبر داد و گفت: زیستگاه این گونه به مناطق چهارگانه افزوده خواهد شد.18638-1.jpg

مهندس محمدی  افزود: تعداد سمندر لرستانی در کشور نسبت به یک دهه و حتی پنج سال پیش به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست و در حالی که طبق آمار IUCN تعداد سمندر لرستانی در کشور 700 عدد برآورد شده بود، اکنون فقط در برخی زیستگاه‌های سمندر لرستان، وجود بیش از 2000 سمندر برآورد شده است.

وی ادامه داد: در حال حاضر بیش از 10 محدوده به عنوان زیستگاه سمندر لرستانی شناسایی شده است اما به عقیده برخی کارشناسان در مناطق بیشتری از کشور می‌توان این گونه را مشاهده کرد.

مدیر کل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست اضافه کرد: استان‌های لرستان و خوزستان بیشترین جمعیت سمندر لرستانی را در خود جای داده‌اند و از آنجا که این حیوان در مناطق صعب‌العبور زندگی می‌کند و دسترسی به آن آسان نیست می‌توان احتمال داد که جمعیت سمندر لرستانی بسیار بیشتر از آنچه که در آمارها اعلام شده، باشد.

محمدی با اشاره به خرید و فروش سمندر لرستانی توسط مردم و لزوم مقابله با آن، اظهار کرد:‌ اخیرا سمندر لرستانی به کنوانسیون منع تجارت غیرقانونی گونه‌ها افزوده شده که می‌توان گفت این مورد یک دستاورد مهم در جهت حفاظت از این گونه محسوب می‌شود.

منبع :ایسنا


پلنگ ایرانی نماد روسیه در بازیهای المپیک !

رئیس سازمان محیط زیست کشور گفت: روسها پلنگ ایرانی را به عنوان پلنگ آسیایی مطرح کردند .
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگارانمعصومه ابتکار در نشست خبری امروز گفت: طی سفری که برای شرکت در اجلاس مذاکرات  تغییرات آب و هوایی در لهستان داشتیم با طرف روسی مذا‌کراتی داشتیم که در این مذاکره متوجه شدیم پلنگی که روسها در قبال ببر روسی از کشور ما بردند حالا آن را با عنوان پلنگ آسیایی مطرح کرده اند و به عنوان نماد کشور خود در المپیک آسیایی معرفی کردند.
وی ادامه داد: در این نشست مذاکرات مفصلی با روسها داشتیم چرا که طولانی ترین رابطه دیپلماتیک بعد از چین را با کشور روسیه داریم.

وی این اجلاس را یک نشست مهم زیست محیطی تلقی کرد که آن را می توان به عنوان یک نشست اقتصادی و سیاسی مهم هم مطرح کرد.

وی دیدار با معاون وزیر اقتصاد لهستان را یکی از برنامه های خود عنوان تصریح کرد: کشور لهستان طی ده سال گذشته 200 درصد رشد اقتصادی داشته ولی همزمان توانسته 30 درصد از تولید گازهای گلخانه ای را کاهش دهد این در حالی است که از بدترین نوع سوخت( زغال سنگ) استفاده می کردند و این نشان می دهد که می توان همزمان با رشد اقتصادی ملا‌حضات زیست محیطی را رعایت کرد.

وی خاطر نشان کرد: در این خصوص مذا‌کراتی با لهستان داشتیم که چه ساز و کارهایی را رعایت کرده ا‌ند تا به این مرحله برسند.
منبع :زیست بوم 

تصویر برگزیده طاووس

اغلب مردم طاووس را در باغ‌وحش دیده‌اند، اما کمتر کسی منظره زیبای پرواز این پرنده را مشاهده کرده و شاید این یکی از دلایل انتخاب این عکس از سوی داوران نشنال‌جئوگرافیک باشد.

طاووس بومی هند است و بخصوص در شمال هند بیشتر می‌توان آن را مشاهده کرد. این پرنده نه تنها تحت حمایت قوانین زیست‌محیطی قرار دارد، که برخی آیین‌های مذهبی رایج در هند نیز از آن حفاظت می‌کنند.

این تصویر از ساشین ساموانشی توانست جزو پنج تصویر برگزیده هفته نشنال‌جئوگرافیک در حوزه پرندگان انتخاب شود.


تصاویری ازپستانداران دردوربینهای تله ای میاندشت

 دوربین های تله ای در پناهگاه حیات وحش میاندشت و پارک ملی ضامن آهو در استان خراسان شمالی، طی چند روز گذشته تصاویر شگفت انگیز و زیبایی را از حیات وحش این منطقه از جمله یوزپلنگ آسیایی، کفتار راه راه، گرگ، تشی، گراز و آهو به ثبت رساندند.

تصاویر جدید حکایت از جدایی خانواده معروف یوزپلنگ های میاندشت از یکدیگر دارد. به نظر می رسد ۳ توله یوزپلنگ و یوز مادر پس از گذشت یک سال و نیم زندگی دسته جمعی با افزایش قلمرو، زندگی مستقلی را تشکیل داده و از یکدیگر جدا شده اند.

نخستین بار در شهریور ماه سال ۱۳۹۱ ثبت تصویر این یوزپلنگ ماده و ۳ توله اش در کنار آبشخوری در پناهگاه حیات وحش میاندشت علاقه مندان به محیط زیست را شگفت زده ساخت.




نجات دو قلاده گرگ گرفتار در استخر آب

 دو قلاده گرگ وحشي كه در استخر آبي گرفتار شده بودند با تلاش ماموران يگان حفاظت محيط زيست استان قزوين از مرگ نجات يافتند.

به گزارش زیست بوم، علي فرهادي با اعلام خبر فوق اظهار داشت: طي گزارش همياران محيط زيست مبني بر گرفتار شدن دو قلاده گرگ وحشي در داخل استخر آبي با پوشش پلاستيكي بدون حصار در محدوده روستاي زرنو از توابع شهرستان البرز ماموران يگان حفاظت اين اداره كل بلافاصله به محل اعزام شدند.

مديركل محيط زيست قزوين تصريح كرد: ماموان يگان راس ساعت 18 شب گذشته در محل حاضر شده و عمليات نجات اين حيوانات را كه به مدت 3 روز در استخر آب گرفتار شده بودند، آغاز كردند.

فرهادي با اشاره به شرايط جسماني گونه‌ها و برودت هوا و ريزش برف و عدم امكان بيهوش نمودن آنها به دليل ضعف جسماني، عمق و شيب زياد استخر، بيان كرد: براي نجات گونه‌ها نسبت به احداث ريل فلزي و استفاده از طناب و تسمه و حتي لوله‌هاي آب اقدام گرديد و پس از تلاشي نزديك به 4 ساعت، ماموران موفق به نجات يكي از گونه‌ها شدند.

وي افزود: ماموران سپس نسبت به نجات گرگ دوم كه از نظر جسماني وضعيت مناسب‌تري داشت اقدام كردند كه پس از چند بار تلاش، خود گونه با استفاده از ريل تهيه شده موفق به خارج شدن از استخر شده و از محل فاصه گرفت.

اين مقام مسئول تاكيد كرد: اقدامات درماني و احياء پس از نجات گونه اول نيز انجام گرفت و پس از قرار دادن داخل پتو و انتقال به خودرو جهت گرم شدن و مشاهده بهبود وضعيت جسماني، اين گونه نيز رها سازي شد.








 

منبع :سایت زیست بوم 

گورخر ایرانی از “فهرست سرخ” تا زیستگاه‌هایی که هر روز محدودتر می‌شوند

دیده بان حقوق حیوانات: یکی از مظاهر گردشگری ماجراجویانه، جستجو و تماشای نمونه‌های حیات وحش در زیستگاه آنهاست، بخصوص هنگامیکه نسل برخی از آنها در معرض انقراض قرار گرفته باشد. امروزه برگزاری تورهای ماجراجویانه و بسیار جذاب دیدار از حیات وحش از رونق خوبی برخوردار است. این مهم با توجه به علاقه فراوان مردم به طبیعت با بالا بردن سطح فرهنگی در حفاظت از حیات وحش و محیط زیست اهمیّت توسعۀ آن را لازم می نماید.

به گزارش ایسنا شهرستان شاهرود علاوه بر جاذبه های متعدد تاریخی، عرفانی و طبیعی در بخش تورهای ماجراجویانه و دیدار از حیات وحش نیز از قابلیّت بسیار بالایی برخوردار است. علاوه بر مناطق حفاظت شدۀ خوش ییلاق و منطقۀ شکار ممنوع تپال، وجود “خوارتوران” بزرگترین منطقۀ حفاظت شدۀ خاورمیانه و پارک ملی توران دومین ذخیره گاه بزرگ زیست کره بعد از سرنگیتی تانزانیا و گونه‌های گیاهی و جانوری نادر و منحصر به فرد آن تحت حفاظت ویژه و تحقیقات ملّی و بین المللی قرار دارد. گونه‌هایی که با نام گور ایرانی و یوز ایرانی و زاغ بور (زاغ ایرانی) به نام کشورمان در مجامع جهانی ثبت شده است.

یکی از گونه‌های حیات وحش منطقۀ خورتوران که به آفریقای ایران مشهور است و در اینجا به معرفی آن می پردازیم گورخر ایرانی است. گورخر ایرانی (Persian Wild Ass) نوعی گورخر آسیایی (Equus Hemionus onager) و جانوری از خانوادۀ اسب‌ سانان (Equidae) و بومی بیابان‌های ایران، سوریه، هند و تبّت است. این حیوان در گذشته در ایران زیستگاه وسیعتری داشته و حتی در پارک ملّی کویر نیز دیده می شد، امّا اینک زیستگاه آن در ایران به منطقۀ توران شاهرود و منطقۀ بهرام گور در نیریز منحصر شده و تحت حمایت شدید است. گورخر ایرانی در فهرست سرخ (IUCN) در وضعیت بحرانی یا شدیداً در معرض خطر انقراض (CRC1) سازمان های بین المللی قرار دارد.

در گذشته‌ای نه چندان دور گله‌های بزرگ گور در بیشتر مناطق کویری و نیمه کویری ایران مشاهده می شد. جمعیّت این گونه حیات وحش در اوایل انقلاب در حدود ۴۵۰ رأس ذکر شده که این تعداد روز به روز سیر نزولی داشته و امروز به کمتر از 200 رأس می رسد. این روند نزولی در اثر چرای بی رویه دام، شکار غیرمجاز و عوامل طبیعی مانند خشکسالی و افزایش جمعیّت انسانی در خوارتوران بوجود آمده و نسل آن را در خطر انقراض قرار داده است. دغدغه‌ای که نباید آنها به سرنوشت شیر و ببر ایرانی (مازندران) دچار شوند.

گور ایرانی شباهت زیادی به الاغ دارد؛ لیکن جثّه اش بزرگتر، گوش هایش بلند، باریک و نوک تیز، جمجمه اش کشیده، گردنش کلفت و دمش بلند است و در انتهای آن یک دسته موی سیاه رنگ به صورت منگوله روییده است. یال سیاه رنگی روی گردن و پشت و لکۀ گرد و سیاهی در قسمت دست های این جانور دیده می شود. رنگ بدن آن زرد مایل به نارنجی است. برخی گورخر ایرانی را با جانوری که در فیلم های راز بقا با خطوط راه راه سیاه و سفید نشان داده می شود اشتباه می گیرند. آن جانوران «گور اسب» نام دارند و فقط در آفریقا زندگی می کنند. گورخر منطقۀ خوراتوران شاهرود بدنی یک دست قهوه ای روشن یا نخودی رنگ دارد. حیوانی بسیار قوی و گریزپا که می تواند با سرعت برابر 60 تا 70 کیلومتر در ساعت بدود.

زیستگاه این حیوان به طور کلّی دشت ها، تپه ماهورهای کوتاه، درمنه زارها، قیچ زارهای بلند واقع در مناطق بیابانی و استپی است. گورخر در هنگام روز فعّال است و بیشتر صبح زود و موقع عصر مشاهده می شود. گورها به صورت اجتماعی زندگی کرده و حسّ بینایی، بویایی و شنوایی بسیار قوی دارند. این حیوان وابستگی زیادی به آب دارد. اندازه طول بدن آنها معمولاً 108 تا 250 سانتیمتر، طول دم 30 تا 40 سانتیمتر، ارتفاع بدن 100 تا 145 سانتیمتر و وزن آن بین 200 تا 260 کیلوگرم متفاوت است. گور ایرانی از گیاهانی مانند تاغ و درمنه تغذیه می کند. جفت گیری گورها در اواخر خرداد صورت گرفته و نوزاد یک سال بعد به دنیا می آید. گور ماده هر دو سال یک بار بچه می زاید. طول عمر این گونه جانوری در حدود 40 سال است.

گورها به دلیل زندگی در بیابان و محافظت از خود در برابر درندگان از قدرت دید بالایی برخوردارند. چشم آنها در دو طرف صورت به گونه ای قرار گرفته که میدان دید بسیار وسیع و سه بعدی را شامل می شود. آنها تنها قادر به دیدن یک خط مستقیم در پشت سر خود نیستند. گورها می توانند همه چیز را رنگی ببینند. گورخر ها طعمه های بسیار مناسبی برای گوشت خوارانند و اگر جمعیتشان کم شود، نسل گوشتخواران نیز منقرض خواهد شد. در فصل جفت گیری، دعوای سختی بین نرها برای انتخاب جفت صورت گرفته و هر گور نر تلاش می کند بهترین همسر را برای خود انتخاب کند. این جدال ها، که غالباً با لگد زدن بوده، اغلب نرها قسمت انتهایی دم خود را در اثر گاز گرفتن رقیب از دست می دهند.

گورها به خوبی برای زندگی در بیابان سازگار شده اند این حیوانات زیبا با پاهایشان گیاهان بیابانی را از وسط باز کرده و قسمت های میانی گیاه که نرم تر است و هنوز خشک نشده را با دندان های آسیای بسیار پهن و تاج دارشان، می خورند. دندان های نیش گورها کوچک تر است و نوع ماده آن فاقد دندان نیش است. از آنجا که غذای گورها ارزش غذایی کمی دارد، آنها مجبورند 60 تا 80 درصد اوقات شبانه روز را به چرا مشغول باشند.

گورخر ایرانی در طول تاریخ یکی از مظاهر بارز شکار ایرانیان بوده و از دیرباز، تصوّر این حیوان وحشی در شعر و ادب فارسی نمایان است. شاعران بسیاری در توصیف شکارگاه های ایران همواره به این حیوان اشاره کرده اند. این گونه از جنبه های متفاوتی مانند ساق، سم، سرین و سرعت مورد توجّه شاعران قرار گرفته و ترکیباتی نظیر”گورسرین” ، “گورساق” و “گورسم” در اشعار فارسی، نشان دهنده این موضوع است.

در شاهنامه داستان هایی دربارۀ شکار گور به دست بهرام ساسانی (مشهور به بهرام گور) نقل شده و بعدها این موضوع مورد اشاره شاعرانی همچون حکیم عمر خیّام قرار گرفته است.

حال برای دیدار از زیستگاه و خود گورخر ایرانی چه باید کرد؟ در حال حاضر برای دیدن زیستگاه آنها می بایست با عزیمت به شاهرود که از طریق فرودگاه شاهرود و خطوط ریلی نیز امکان پذیر است و از آنجا به سمت محیط بانی دلبر واقع در بخش بیارجمند مسافتی در حدود 160 کیلومتر را باید طی کرد. در حال حاضر تعداد 4 رأس در داخل فنس توسط محیط بانان سختکوش پارک ملّی توران محافظت و نگهداری می شوند و دیدن آنها آسان است. اما برای تماشای خود گورخرها بهتر است با مراجعه به یکی از آژانس های گردشگری که در زمینه تورهای ماجراجویانه و حیات وحش فعالیّت دارند اقدام نمود. بدیهی است که دفاتر مربوطه پس از هماهنگی های لازم با محیط زیست و مدیریت پارک ملّی توران و اخذ مجوز مقدمات تور را فراهم می کنند.

ناگفته نماند رفتن به این تورها اصول و قواعد خاص خود را دارد که می بایست قبل از عزیمت مطالعه و آموزش های لازم فرا گرفته شود تا نتایج مطلوب و مورد نظر حاصل شود. همچنین در تورهای حیات وحش حضور یک راهنمای حرفه ای، با تجربه و آشنا به منطقه و رفتار شناسی حیوانات ضروریست.

دیدن آسمان با شکوه و پرستارۀ کویر خوارتوران شاهرود که با همه آسمان‌هایی که تاکنون دیده‌اید تفاوت دارد تجربه دیگری از طبیعت‌گردی برای شما رقم خواهد زد. تفرّج در منطقه نمونۀ گردشگری رضاآباد، شترسواری در بلندترین رمل‌های ماسه ای ایران، دیدار از روستاهای هدف گردشگری قلعه بالا و زمان آباد، کوه پیغمبر، قصر پلنگ (معدن مس مخروبه)، روستای محصور در ماسه بادی درب آهنگ و نیز حیات وحش نادر یوز ایرانی (آسیایی) و زاغ بور هرگز از خاطرتان محو نخواهد شد.

گفتنی است که به همّت اداره محیط زیست از محل مصوبات سفر ریاست جمهوری، موزۀ تاریخ طبیعی شاهرود پذیرای طبیعت دوستان و حامیان حیات وحش است که دیدار از آن هم خالی از لطف نخواهد بود. اگر خواستید از شهرستان شاهرود و منطقۀ خوارتوران دیدن کنید هرگز از بازدید از آرامگاه سلطان العارفین بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی نگذرید چرا که حال و هوایی دیگر به گشت و گذار شما خواهد بخشید.

سازمان حفاظت ازمحیط زیست کجاست !!!!!!!!!!!!!!!

سبزپرس – گروه محیط طبیعی؛ محمدعلی الله قلی*: با نزدیک شدن زمستان، روزانه به شمار انواع پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی و غیر آبزی که به منطقه فریدونکنار مهاجرت می‌کنند، افزوده می‌شود. فریدونکنار به دلیل قرار گرفتن در مسیر مهاجرت سالیانه پرندگان مهاجرغرب آسیا و بخش‌هایی از شمال اروپا، نقطه‌ای استراتژیک محسوب می‌شود. اما چند درصد از پرندگانی که به این نقطه مهاجرت می‌کنند، شانس بازگشت دارند؟ سرنوشت چند درصد از آنها، پخته شدن در دیگ رستوران‌ها و تابه‌های خانه‌ها و منقل کباب مسافران است؟

هر روز صبح در حالی که همه مشغول صرف صبحانه و شروع روز هستند، اینجا در بازار پرندگان شهر فریدونکنار، صدها پرنده وحشی حلال گوشت و حرام گوشت، عمدتا حمایت شده، مرده و زنده، به سادگی هرچه تمام به صورت کاملاً علنی خرید و فروش می‌شوند.

گاه بنا به درخواست مشتری‌ها، پرنده‌های مهاجر زنده موجود در بازار در کنار خیابان ذبح شده و پرکنده تحویل داده می‌شوند. گاه پرنده‌های از قبل ذبح شده‌اند و به فروش می‌رسند؛ و گاه مشتری ترجیح می‌دهد پرنده را به صورت زنده خریداری کند.

مشاهدات ما از این بازار این نکته را روشن کرد که تنها در چهار روز (از تاریخ ١٤ تا ١٧ آبان ماه) دست کم دو هزار غاز خاکستری مهاجر در این بازار خرید و فروش شده‌اند. درصد بالائی از این پرندگان صید شده به سفارش رستوران‌ها (چه در مازندران و چه رستوران های شناخته شده‌ای در تهران) هر روز صبح به این بازار آورده می‌شوند و معامله می‌شوند.

در روزهای گذشته، قیمت هر غاز به دلیل فراوانی از ٧٠ هزار تومان در هفته‌های گذشته به شکل بی‌سابقه‌ای به ٣٠ هزار تومان تنزل پیدا کرده است.

این نسل کشی حیات وحش (که می‌توان بر آن نام غارت سرمایه ملی طبیعت کشور را نهاد) اینجا در فریدونکنار و سرخرود مازندران به بهانه‌های مختلف در حالی صورت می‌گیرد که ظاهراً خواندن روزنامه و انجام جلسات و سمینارهای روزانه در سازمان حفاظت محیط زیست از الویت بیشتری برخوردار است.  

سود اصلی حاصل از این کشتار و خرید و فروش هر روزه، صرفا عاید عده محدودی از مردم محلی و البته رستوران‌های حامی این بازار می‌شود؛ اما تبعات جبران‌ناپذیر آن گریبان‌گیر طبیعت روبه اضمحلال را خواهد گرفت و سرنوشت اقتصاد وابسته به اکوتوریسم شمال ایران را در آینده‌ای نه چندان دور دستخوش تغییرات ناخوشایند خواهد کرد.

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

بخش کوچکی از صید روزانه «غاز خاکستری»؛ روزانه ٣٠٠ تا ٥٠٠ غاز خاکستری در این منطقه صید می‌شوند و در این بازار به فروش می‌رسند.

 

بازار پرندگان فریدونکنار

غاز خاکستری.

 

بازار پرندگان فریدونکنار

غاز خاکستری به همراه انواع اردک‌های وحشی.

 

بازار پرندگان فریدونکنار

غاز خاکستری به همراه انواع اردک‌های وحشی.

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

انواع اردک وحشی.

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

غاز و اردک.

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«بوتیمار» زنده در حالی که بال‌ها به یکدیگر پیچیده شده‌اند و گردن از زیر به پشت پرنده خوابانیده شده است. بعد از گذشت مدت کوتاهی که پرنده در این وضعیت می‌ماند، در صورت نشکستن استخوان‌های بال، پرنده تا چند روزقادر به پرواز نخواهد بود.

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

فروش بوتیمار زنده جهت گوشت و تاکسیدرمی .

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«تنجه» ارسال شده به بازار پرنده فریدونکنار از بندر ترکمن.

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«کفچه نوک» صید شده در فریدونکنار برای تاکسیدرمی (فروش کنار پیاده رو بازار پرنده فریدونکنار)

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«سنقر تالابی» (فروش در بازار پرنده و یا ورودی بازار ماهی فریدونکنار)

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«جغد شاخدار» (صید برای تاکسیدرمی؛ قیمت ١٥ هزار تومان)

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«جغد انبار» (صید برای تاکسیدرمی؛ قیمت ٢٠ هزار تومان)

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

نمونه ای از ده‌ها «فلامینگو» (ارسال شده به بازار ماهی فریدونکنار از منطقه «گلوگاه» میانکاله، «تالاب گمیشان» و بندر ترکمن) و «حواصیل خاکستری»  

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«خودکا»

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«اردک سرسبز» وحشی مرده و زنده. (علاوه بر صید بی‌شمار این اردک در منطقه، تعداد قابل توجهی از این پرنده نیز به همراه گونه‌های دیگری از مرغابی‌ها و غازهای وحشی در سایر شهرهای دور و نزدیک، صرفا جهت فروش در بازار‌های پرنده و ماهی فریدونکنار، صید می‌شوند. بعضی از پرندگان صید شده به فریدونکنار و بعضی دیگر به صورت موردی  به بازار ماهی محمود آباد ارسال می‌شوند.)

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«اردک نوک پهن» و «فیلوش» ارسال شده از بندر ترکمن به فریدونکنار.

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

«فیلوش» و «اردک ارده‌ای» زنده در کنار اردک‌های سلاخی شده. (ارائه پرنده زنده برای مشتری‌هایی که مایل به خرید گوشت تازه تر و سلاخی در محل هستند.)

 

بازار پرندگان فریدونکنار

«ابیا»، «خروس کولی» و «توکا» مرده نمونه‌هائی از صدها  پرنده که در هر شبانه روز در تورهای هوایی دائمی نصب شده در زمین‌های کشاورزی به دام افتاده و می‌میرند. (ساعت‌ها در دام ماندن این قبیل پرندگان، جذب و به تورافتادن انواع پرندگان شکاری و جغدها و مرگ آنها را نیز در پی خواهد داشت.)

 

 بازار پرندگان فریدونکنار

سطل‌های زباله بزرگ فلزی در کنار بازار پرنده فریدونکنار در حین پر شدن از پر و امحاء و احشا پرندگان.


کشتار به راه افتاده، تنها مربوط به بخشی از جمعیت پرندگان است که در آغازین روزهای فصل مهاجرت وارد سواحل شمالی کشور شده‌اند و انتظار می‌رود جمعیت‌های بیشتری از انواع پرندگان مهاجر هنوز در مسیر مهاجرت سالیانه خود به منطقه باشند.

افزایش بیش از یک هزار و 500 مجوز جدید برای اسلحه‌های شکاری، علاوه بر اسلحه‌های مجاز قبلی، فشار مضاعف و قابل توجهی را بر حیات حیات وحش منطقه وارد خواهد آورد و در حال حاضر بیش از دوهزار و 500 قبضه اسلحه شکاری در محدوده محمودآباد تا بابلسر دارای جواز هستند.

با افزایش بدون مطالعه این تعداد اسلحه شکاری مجاز و کمبود نیروی اجرائی سازمان حفاظت محیط زیست، تمایل مردم خصوصا قشر جوان شهرهای شمالی کشور به شکار هرآنچه در محیط اطرافقابل شکار است، بیشتر شده است. در حال حاضر شکار به شکل نگران کننده‌ای به عنوان یک تفریح و رقابت جدید در بین نسل جوان ساکن شمال کشور مشاهده می‌شود که بازتاب چنین پدیده‌ای را می‌توان در صفحات پدیدار شده در شبکه‌های اجتماعی مشاهده کرد.

به عنوان مثال، دو صفحه «دوست داران شکار و سگ شکاری» و «شکارچیان مازندران» از صفحه‌های جدیدی هستند که به انتشار عکس‌های متعدد شکارچیان استان مازندران و تبلیغ برای تاکسیدرمی در شهرهای مختلف می‌پردازند.

عکس‌های شکار انواع مختلف پرندگان و پستانداران در مازندران و تشویق شکارچیان نوپا برای فعالیت بیشتر با اسلحه‌های عمدتا مجاز به سرعت در فضای اینترنت در حال انتشار و گسترش است.

نکته حایز اهمیت آن است که با ادامه سکوت و بی‌تفاوتی سازمان حفاظت از محیط زیست و انفعال ادارات حفاظت محیط زیست مازندران، این کشتار دامنه بسیار وسیع تری پیدا خواهد کرد.


اجرای فازدوم پروژه حفاظت ازیوزپلنگ بامجوز شکار درزیستگاههای یوزپلنگ !

آپلود عکس

دیده بان حقوق حیوانات: مدیرپروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی فعالیت های فاز دوم این پروژه را اعلام کرد. در فاز دوم این پروژه، علاوه بر برنامه عمران ملل متحد، دو سازمان مردمی ایرانی و غیرایرانی نیز مشارکت دارند.

«هومن جوکار» مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی درباره فاز دوم این پروژه گفت: فاز دوم پروژه از نظر مشارکت با فاز اول تفاوت دارد. در این فاز سازمان حفاظت محیط زیست، برنامه عمران ملل متحد (UNDP)، انجمن حفاظت حیات وحش (WCS) و موسسه حیات وحش میراث پارسیان هرکدام با آورد مالی مشخصی در پروژه سهیم هستند.

او ادامه داد: در فاز دوم UNDP با ۳۰۰ هزار دلار، سازمان حفاظت محیط زیست با ۴۰۰ هزار دلار، موسسه حیات وحش میراث پارسیان با ۱۰۰ هزار دلار و WCS با ۳۰ هزار دلار آورد مالی به پروژه خواهند داشت که این آورد مالی شامل تامین نقدی هزینه‌ها و ارائه خدمات خواهد بود.

به گفته جوکار، این سهم‌ها برای مدت سه و تا پایان سال ۲۰۱۶ مشخص شده و در ابتدای هر سال، سهم آروده هر یک از مشارکت کنندگان مشخص خواهد شد.

جوکار تاکید کرد: تفاوت فاز اول و فاز دوم پروژه در این است که در فاز اول، سازمان ملل متحد برای اجرای پروژه سقف زمانی تعیین کرده بود اما در فاز جدید، چنین سقفی وجود ندارد و سال ۲۰۱۶ تنها برای تعیین آورد مالی مشارکت کنندگان است. بعد از پایان ۲۰۱۶ نیز مجدداً امکان تمدید پروژه وجود دارد.

مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ تصریح کرد: از نظر اجرای پروژه، UNDP وظیفه راهبری و نظارت در کار را بر عهده دارد و هر سال پروژه را از نظر مالی و اجرایی بررسی می‌کند. امور اجرایی و حفاظت، ارتقای سطح مناطق، ایجاد زمینه‌های قانونی برای انجام کار و جلوگیری از تخلفات و تخریب زیستگاه‌ها نیز بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست است. در واقع الزامات اجرایی در روند پروژه، بر عهده سازمان است.

او افزود: فعالیت WCS‌در پروژه نیز صرفا توانمندسازی و ظرفیت سازی فنی و علمی است. البته در مواردی نیز موسسه پانترا (Panthera) در فعالیت‌های مطالعاتی با پروژه همکاری خواهد کرد. موسسه حیات وحش میراث پارسیان نیز علاوه بر آورده مالی، در اجرای فعالیت‌های تحقیق و پایش و همچنین توانمندسازی جامعه محلی همکاری خواهد کرد.

جوکار تاکید کرد: مشارکت مالی موسسه میراث پارسیان در پروژه به معنای حق انحصاری این موسسه برای همکاری با پروژه یوزپلنگ نیست. بلکه مشارکت مالی میراث پارسیان، مشارکتی داوطلبانه است و حقی را برای همکاری انحصاری با پروژه به وجود نمی‌آورد.

او ادامه داد: سایر سازمان‌های مردمی که در زمینه‌های مشابه همکاری می‌کنند و دارای سابقه و توانمندی لازم در زمینه فعالیت‌های حفاظت از یوزپلنگ هستند، کماکان با پروژه همکاری خواهند داشت.

به گفته جوکار، سازمان‌های مردمی نظیر «بوم‌پژوهان»، «طرح سرزمین» و «میراث پارسیان» از گذشته در پارک ملی توران توران در حال فعالیت بوده‌اند و در حال حاضر نیز فعالیت‌های خود را ادامه خواهند داد. درباره سایر زیستگاه‌ها و سازمان‌های مردمی نیز همین روند ادامه خواهد داشت.

فاز دوم پروژه بر پایه مشارکت با مردم محلی است

مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی گفت: در فاز جدید، فعالیت‌ها باید مبتنی بر مشارکت با جامعه محلی باشد. طبق سند فاز دوم پروژه نیز، تمام  بودجه‌ها نیز برای همین هدف تعیین شده‌اند.

او ادامه داد: فعالیت‌های مشارکتی برای حفاظت از حیات وحش و زیستگاه‌های طبیعی در تمام دنیا چند مدل ساده بیشتر ندارد. تمام این مدل‌ها نیز بر این پایه استوار هستند که حفاظت از زیستگاه طبیعی، باعث تولید محصولاتی برای مردم محلی می‌شوند که این محصولات برای جامعه بومی منابع مالی دارند. در واقع این مدل‌ها می‌گویند که مردم باید در منافع این محصولات سهیم باشند تا خودشان زیستگاه‌ها را حفاظت کنند.

به گفته جوکار، از آنجا که توان مالی پروژه جوابگوی اجرای این مدل‌ها در تمامی ۱۰ زیستگاه‌ قطعی یوزپلنگ در ایران نیست، پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در فاز دوم اجرای سه مدل حفاظت مشارکتی را در سه زیستگاه انتخاب کرده تا از این طریق، تجربیات جدید را به عرصه حفاظت از زیستگاه‌ها وارد کند.

جوکار گفت: یکی از این مدل‌های مشارکتی، اکوتوریسم است که از سال‌ها قبل در کشور مطرح شده و در حال حاضر تجربیات داخلی خوبی در این زمینه وجود دارد. این مدل، در پارک ملی توران (استان سمنان) به اجرا گذاشته خواهد شد.

او ادامه داد: یکی از مسایل مهم برای یوزپلنگ، مسئله دام اهلی در زیستگاه‌ها است. ما در مدل دوم قصد داریم شکل جدیدی از مدیریت دام را در پناهگاه حیات‌وحش میاندشت (استان خراسان شمالی) به اجرا بگذاریم. در ابتدا باید برآورد کنیم که میزان تولید علوفه در یک زیستگاه چه میزان است و مراتع آن زیستگاه تحمل چه تعداد دام را دارا هستند. سپس باید تولید علوفه خارج از زیستگاه را با خود مردم مدیریت کنیم. در واقع قصد داریم رابطه‌ای منطقی بین دام و مرتع به وجود آوریم.

جوکار همچنین تصریح کرد: سومین مدل و البته حساسیت برانگیزترین مدل نیز، ایجاد شکارگاه‌های اختصاصی و شکار تروفه در خارج از مناطق تحت مدیریت است. به این طریق که مناطقی که کریدور عبوری یوزپلنگ هستند و بیشترین رکورد مشاهده یوز در این مناطق وجود داشته و در حال حاضر زیر فشار شکارچیان غیرمجاز قرار گرفته‌اند، با مکانیزم‌های مشارکتی به خود مردم بومی واگذار شوند.

او ادامه داد: در مورد شکار، باید این مسئله جا بیافتد که اگر یک شکارچی هزینه‌ای برای دریافت پروانه شکار می‌دهد، این پول برای شکار نیست بلکه برای حفاظت از منطقه و حفاظت از یوزپلنگ است. در این روش، تمامی قوانین و دستوالعمل‌های ملی و بین‌المللی مبنای کار است.

مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ تاکید کرد: لازمه این کار و صدور مجوز شکار برای زیستگاه‌های این چنینی، آن است که ابتدا سرشماری دقیقی صورت گیرد و از طریق علمی مشخص شود که زیستگاه، توان چه تعداد شکار را دارد. از طرف دیگر، افرادی که عرصه به آنها واگذار شده، نمی‌توانند بیشتر از تعداد تعیین شده از حیوانات منطقه شکار کنند، چون اولا نظارت سازمان حفاظت محیط زیست براین زیستگاه‌ها وجود دارد و ثانیا آژانس‌هایی که برای شکارچیان خارجی تور شکار برگزار می‌کنند و شکارچیان را به این زیستگاه‌ها وارد می‌کنند، بیش از تعداد اعلام شده نمی‌توانند شکارچی وارد زیستگاه کند.

او ادامه داد: در این مدل، منافع جامعه محلی، تنها هزینه پروانه شکار نیست. بلکه علاوه بر این هزینه که طبق قانون به حساب دولت واریز می‌شود، شکارچیان هزینه‌هایی همچون اقامت، خوراک، راهنمای محلی و حمل و نقل را نیز دارند که تمامی این خدمات را از جامعه محلی دریافت می‌کنند و هزینه آنها را مستقیما به جامعه محلی پرداخت می‌کنند.

به گفته جوکار، عرصه‌هایی از مناطق آزاد (حفاظت نشده) در استان یزد برای اجرای این مدل انتخاب شده است.

جوکار همچنین تاکید کرد: وقتی صحبت از شکار تروفه می‌شود، برخی تصور می‌کنند که ما می‌خواهیم مجوز شکار یوزپلنگ صادر کنیم! در صورتی‌که به هیچ‌وجه چنین نیست بلکه این مدل، تنها شامل شکار گیاهخوارانی مانند قوچ و میش و کل و بز و آهو و جبیر خارج از عرصه‌های تحت حفاظت است.

سند فاز دوم پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، روز یک شنبه (۱۲ آبان‌ماه) توسط «معصومه ابتکار»، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و «گری لوئیس» هماهنگ کننده مقیم برنامه عمران ملل متحد در تهران به امضا رسید.

دامدار مسلحی که پلنگ 44 بز او را درید ولی دست به اسلحه نبرد

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: چندی پیش یک قلاده پلنگ با حمله به یک گله دام اهلی در منطقه هشتاد پهلوی لرستان تعداد زیادی بز اهلی را درید.

مدیر کل حفاظت محیط زیست لرستان در این باره گفت: با اطلاع این دامدار به اداره محیط زیست بلافاصله محیط بان منطقه و کارشناسان این اداره به محل اعزام شده و ضمن بررسی حادثه و تایید حمله پلنگ، نسبت به تهیه گزارش و تنظیم صورتجلسه اقدام نمودند و مشخص شد ۴۴ راس بز اهلی بر اثر حمله پلنگ تلف شده اند.

مهندس بازگیر افزود: از طرفی از حضور پلنگ در این منطقه خوشحال و از سوی دیگر نگران تکرار حادثه و وارد آمدن آسیب از سوی دامداران به این گونه جانوری ارزشمند بودیم، از این رو ضمن تشکیل پرونده درصدد جبران خسارت وارده به این دامدار هستیم.

مهندس بازگیر ضمن تقدیر و تشکر از این دامدار در خودداری از وارد آوردن آسیب به پلنگ گفت: از کلیه دامداران تقاضا داریم در صورت حمله حیوانات وحشی از قبیل پلنگ ،گرگ و غیره در اولین اقدام با اداره محیط زیست منطقه تماس بگیرند تا هم جرمی را مرتکب نشوند و هم بتوانند خسارت وارده به دامهایشان را از ما طلب نمایند. امیدواریم مردم ایران زمین در کنار طبیعت باشند.

نکته قابل تامل در این خبر این بود که دامدار خسارت دیده علی رقم بروز خسارت سنگین به دامهایش و در اختیار داشتن اسلحه، آسیبی به پلنگ وارد نکرده بود.

از این رو تصمیم گرفتیم با آقای نوروز حیدری دامداری که گله اش مورد حمله پلنگ قرار گرفته بود گفت و گو کرده و ماجرا را از زبان خودش جویا شویم.

خبرنگار دیده بان محیط زیست: آقای حیدری داستان حمله پلنگ چه بود؟

نوروز حیدری: در منطقه کول پیر در ارتفاعات هشتادپهلو مشغول چرای دامها بودم، هر روز صبح زود گله را می برم و غروب برمی گردانم به روستا.

نزدیک غروب آفتاب بود که تصمیم گرفتم گله را جمع کنم و به پایین بگردانم. هوا مه آلود بود و بزها پراکنده بودند. متوجه سروصدای غیرعادی بزها شدم و به سمت گله رفتم. بزها پراکنده شده بودن و توی مه دید خوبی نداشتم.

ناگهان متوجه تعدادی از بزها شدم که زخمی شده بودن یا در جان دادن بودن. جلوتر رفتم و دیدم یک پلنگ بزرگ گردن یک بز را گرفته و درخال خفه کردن حیوان بود.

هیچ کاری از دستم بر نمیومد. پلنگ بزها رو می گرفت و خفه میکرد و چندتاشون هم از کوه پرت شدن به پایین.

شروع کردم به داد و فریاد، پلنگ متوجه من شد و به سمت بالای کوه فرار کرد.

گله تار و مار شده بود و بزها از ترس پراکنده شده بودن، تا جایی که تونستم گله رو جمع و جور کردم و اونهایی رو که سالم بودن برگردوندم به روستا.

چندتا از بزها که زخمی بودن و بعضی هم که از ترس فرار کرده بودن و برنمی گشتن رو در کوه رها کردم و با بقیه گله برگشتم پایین.

آقای حیدری مگر شما سگ گله ندارید؟ سگ ها کجا بودن؟

ما در آبادی سگ داریم ولی جایی که ما بزهامونو می بریم کوهستانی و خیلی صعب العبوره، سگ نمیتونه بالا بیاد و فقط بز به راحتی از صخره ها بالا میره.

شما چند راس دام داشتید و چند راس آن در حمله پلنگ تلف شد؟

بنده ۱۴۰ راس بز و گوسفند داشتم که ۴۴ عدد از بزهام توسط پلنگ تلف شدن.

به محیط زیست اطلاع دادین؟

بله همان شب با محیط بان منطقه تماس گرفتم و فردا هم به اتفاق محیط بان و کارشناس اداره رفتیم به محل. عکس گرفتند و تعداد دام های تلف شده هم شمارش شد و پرونده تشکیل دادند.

شما همراه خودتان اسلحه داشتید؟

بله من برنو با جواز دارم و همیشه همراهم است.

چرا از اسلحه استفاده نکردید؟

من قبلا هم پلنگ را در این کوه دیده بودم، این حیوان خیلی زیباست، شما تا از نزدیک نبینید متوجه حرف من نمیشید.

به خدا قسم اگر تمام دام های من را می خورد هرگز به طرفش تیر نمی انداختم.

آقای حیدری از صمیم قلب گفتید اگر تمام دامهایتان توسط پلنگ تلف می شد آسیبی به این حیوان نمی زدید؟

خداوند به ما برکت میدهد، هر سال بزغاله ها و بره های جدید متولد میشن و دام های ما دوباره زیاد میشه اما اگر پلنگ از بین رفت دیگر این کوه پلنگ ندارد.

باز هم میگم اگر تمام دام های من را تلف کرده بود هرگز پلنگ را نمی کشتم.

پدر من همیشه از خرس های این منطقه تعریف می کند، اینجا قبلا تعداد خیلی زیادی خرس زندگی می کرد اما مردم همه را کشتند، الان دیگه خرس توی کوه نیست چند ساله که اصلا دیگه خرسی وجود نداره.

اگر عقابی در آسمان این کوه پرواز نکند، اگر کل و بزهای وحشی داخل کوه نباشند، اگر سر یک چشمه ده ها کبک آب نخورن طبیعت لذت بخش نیست.

من از شنیدن صدای آواز کبک ها توی این کوه خیلی بیشتر از خوردن گوشت اونها لذت میبرم.

آقای حیدری چرا از بین رفتن یک حیوان مثل خرس برای شما اهمیت دارد؟ چرا وجود پلنگ برای شما مهم است؟

این منطقه خیلی بکر و زیباست، من از طبیعت زادگاهم لذت میبرم اما طبیعت هر چقدر بکر و زیبا باشد بدون جاندارانش هیچ لطفی ندارد.

آقای خبرنگار من از شما یک سوال بپرسم؟ اگر باغچه ای گل نداشته باشد یا دوتا گل پژمرده داشته باشد آن باغچه چه لطفی دارد؟