نقش انسان در طبیعت

شهروحش : تاثیر گذاری انسان بر طبیعت پیرامون خود را از هنگام آغاز ابزارسازی آن میتوان دید . از زمانی که در چند صد هزار سال قبل انسان ابزارساز در آفریقا به وجود آمد تا به امروز ، نقش انسان درطبیعت روبه گسترش بوده و هست ، به طوری که امروز تصور طبیعت بدون انسان بسیار مشکل است . انسان دوران سنگی با اکتشاف آتش و مهار آن و بکارگیری ابزار ، مداخله خود را درطبیعت آغاز کرد ،  و با شکار گونه های جانوری در چرخه اکوسیستم نقش موثری داشت ، به طوری که دیرین شناسان یکی از عوامل انقراض نسل ماموتها را انسان سنگی و نئاندرتالها میدانند.مداخلات انسان با پیدایش تمدن و آغاز عصر کشاورزی وارد دوران جدیدی شد ، به طوری که انسان با اهلی کردن برخی از گونه های گیاهی و جانوری نقش خود را درطبیعت بسیار پررنگ تر از پیش کرد و به دنبال آن شهرسازی و یکجانشینی بشر و تخریب و دگرگونی محیط طبیعی از تبعات پیدایش تمدن بود . ولی با همه اینها طبیعت شکل خود را حفظ کرده بود تا آغاز انقلاب صنعتی و عصر تکنولوژی که طبیعت بزرگترین ضربه را از سوی انسان متحمل شد . با انقلاب صنعتی و پیدایش قطار و ماشین و هواپیما ، احداث کارخانجات و جاده سازی و گسترش شهرها ، اکتشافات معدنی و نفتی ، طبیعت چهره متفاوتی به خود گرفت . سیمای زمین تغییر کرد و نسل بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری با آغاز این دوره روبه انقراض گذاشت ، تخریب جنگلها و پوشش گیاهی و زیستگاههای جانوری و شکار جانوران به خاطر استفاده از پوست آنها ، جمعیت اکثر گونه های جانوری را در قرون 18 و 19 و 20 کاهش داد و گونه های بسیاری را منقرض کرد . آلودگی دریاها و رودخانه ها با پسماندهای صنعتی و خانگی، بسیاری از گونه های آبزی را از بین برد و جمعیت آنها را کاهش داد .تغییرات جوی  و گرمایش کره زمین به خاطر انتشار گازهای گلخانه ای و آلودگی هوا از دیگر اثرات انسان صنعتی بر طبیعت بود . به دنبال اینها گروهها و جنبشهای مدافع محیط زیست و طبیعت و حقوق حیوانات شکل گرفت . و تبعات آلودگی هوا و آب از سوی انسان بررسی شد . طرحها و برنامه های بسیاری ازطرف دولتها و سازمانها برای حفظ طبیعت و حیاتوحش وضع شد . سازمانها و گروههایی به کمک حیاتوحش شتافتند و طرحهای حفاظتی از گونه های درمعرض خطر آغاز شد . و در بخشهایی غذارسانی به گونه های جانوری در شرایط سخت از دیگر طرحها بود .حال در این شرایط بحث و موضوع اختلافی بین دوستداران طبیعت شکل گرفته که آیا مداخلات و کمک رسانی به حیاتوحش درطبیعت اثرات مثبت دارد یا منفی ؟ اینجانب در این مطلب به طرح دیدگاههای خود میپردازم . به شخصه در شرایط طبیعی مدافع هیچگونه دخالتی ازسوی انسان در طبیعت نیستم . یعنی اگر انسان نقش مخرب خود را درطبیعت کاهش دهد ، طبیعت نیازی به کمک نخواهد داشت و گونه های جانوری از پس خود بر خواهند آمد . اما آیا امروزه با توجه به این حجم از مداخلات مخرب انسانی میتوان حکم به عدم هیچگونه مداخله دلسوزانه و کمک رسانی از سوی انسان را داد ؟ امروزه با توجه به جزیره ای  شدن زیستگاههای جانوری و قطع شدن راههای ارتباطی و مهاجرتی بین زیستگاههای مختلف ، عملا امکان بقای جانوران را در شرایط طبیعی ازآنها سلب کرده ایم . گونه هایی که در گذشته درفصول سرد و یا خشکسالی اقدام به مهاجرت به سایر مناطق برای یافتن غذا میکردند ، هم اینک این امکان را ندارند و اگر درفصول سرد و یا خشکسالی به آنها غذارسانی نشود از بین خواهند رفت . پس دراین شرایط با وجود مداخلات مخرب انسان نمیتوانیم مداخله ازنوع کمک رسانی و غذارسانی را نادیده بگیریم ، متاسفانه دراین شرایط ، حیاتوحش از حالت طبیعی خود خارج شده و به صورت یک باغ وحش بزرگ در می آید . که حیاتوحش را وابسته به انسان میکند . اگر مسیرهای مهاجرتی را برای جابجایی گونه های جانوری  باز نکنیم چاره ای جز این نداریم . درمورد پرندگان مسئله کمی فرق میکند . با توجه به اینکه پرندگان برای مهاجرت خود نیازی به مسیر و راه زمینی ندارند ، امکان مهاجرت برای آنها همواره محیا است . و هرگونه دخالت و کمک رسانی غیر محاسبه شده به پرندگان را در این مورد مخرب میدانم ، و چه بسا این کار باعث تغییر مسیرهای مهاجرتی هزاران ساله و طبیعی پرندگان دراینمورد شود . کمک رسانی به پرندگان را فقط درشرایط بسیار خاص و یا در مورد پرندگان شهری آنهم درفصول سرد جایز میدانم . کمک رسانی و غذارسانی به حیاتوحش آنرا وابسته به انسان میکند و گونه های جانوری عادات طبیعی و خوی وحشی خود را از دست میدهند ، ما باید دخالت خود را در طبیعت به حداقل برسانیم ، و فقط درمواردی که هیچ مسیر ارتباطی و مهاجرتی برای گونه های وحش نیست و در شرایط خاص کمک رسانی کنیم . یادمان باشد که گونه های جانوری هزاران سال ، بدون مداخله و کمک انسان زیسته اند و در شرایط سخت خود را حفظ کرده اند و یا منقرض شده اند . پس اگر ما مداخلات خود را به حداقل برسانیم و مسیرهای مهاجرتی و زیستگاههای جانوران را تخریب نکنیم دیگر نیازی به مداخلات دلسوزانه و خیرخواهانه نیست. بیائیم طبیعت را آنگونه که باید باشد حفظ کنیم .

نقش بر سینه و دشنه در قلب

شهروحش : چند ماهی از پیشنهاد درج لوگو و تصویری از یوزپلنگ، این گربه سان روبه انقراض کشورمان بر روی پیراهن تیم ملی فوتبال ایران میگذرد و چند روزی از پذیرش نهایی این طرح ،  خبر تائید طرح باعث خوشحالی دوستداران محیط زیست و اصحاب رسانه در زمینه شد ، که در اینجا جا دارد از تمام طراحان و کوشندگان عملی شدن این طرح قدردانی و سپاسگزاری کنم . اما اهداف این طرح چه میتواند باشد و چه سودی را میتوان از این طرح عائد محیط زیست و طبیعت ایران کرد ،بزرگترین طرح توجیهی برای آنرا میتوان  با توجه به عام بودن مسئله فوتبال و حضور تیم ملی ایران در مسابقات جام جهانی ، آگاهی رسانی به اقشار و طبقات مختلف مردم نسبت به مسئله محیط زیست و حیاتوحش عنوان کرد ،یعنی مردم ما با دیدن تصویر یوزپلنگ و کنجکاوی متعاقب ، با یوزپلنگ آشنا شده و به اهمیت مسئله پاسداری ازطبیعت وحیاتوحش پی ببرند  . از طرفی دیگر با این طرح یوزپلنگ ایران درسطح بین الملل مطرح شده و زمینه برای جمع آوری کمکهای مادی و معنوی طرح حفاظت از آن درسطح جهانی مهیا میشود ، این طرح میتواند جهانیان را به ستایش ملت ایران وادار کند که ازچنان فرهنگ بالایی برخودار هستند که حیاتوحش در نزد آنها بدین اعتبار رسیده است .همه اینها میتواند دستاوردهای عملی شدن این طرح باشد .حال چند روزی از خبر قطعی شدن طرح نگذشته بود که خبر از سر گیری و شدت یافتن ساخت جاده گزو درمنطقه حفاظت شده کوه بافق یزد منتشر شد . قابل ذکر است که منطقه حفاظت شده کوه بافق یکی از بهترین و مهمترین زیستگاههای یوزپلنگ و پلنگ درکشور است . و هرگونه دستکاری و تخریبی درآن میتواند ضربه مهلکی بر پیکر یوزپلنگ وارد کند . این جاده قرار است روستای سبزدشت را به شهر بافق متصل کند ! که تاکنون میلیاردها تومان هزینه برداشته است ، واقعا این سوال پیش می آید که احداث یک جاده روستایی ارزشش را دارد که یکی از بهترین زیستگاههای حیاتوحش کشورمان را به نابودی بکشانیم ، این درحالیست  که طرحی جایگزین برای این جاده درنظر گرفته شده وبه دلائل مختلف مقبول نیفتاده است ! به نظر اینجانب حتی اگر طرحی جایگزین برای این جاده وجود نداشت ، بازهم احداث این جاده کاری اشتباه بود . متصل کردن یک روستا به یک شهر کوچک که هیچ ارزش ترانزیتی و اقتصادی برای کشور ندارد ، دراین شرایط هیچ توجیهی ندارد ، روستائیان عزیز سبزدشت اگر از اثرات مخرب این طرح آگاه بودند هیچگاه اصراری بر این طرح نداشتند و قبول نمیکردند که این جاده احداث شود . واقعا این پرسش وتصور درذهن ایجاد میشود که اگر قرار باشد این حجم از روستاها و شهرهای کوچک کشور را به وسیله جاده آسفالته به هم متصل کنیم دیگر چیزی ازبیابان و خاک باقی میماند !؟ چه رسد به حیاتوحش ! بدون شک مجری این طرح ارگانی جز دولت محترم نیست ،  که در دولت دهم آغاز شده و در دولت یازدهم ادامه می یابد . وبدون شک طرحهایی ازاین قبیل بازتاب داخلی و خارجی خواهد داشت ، ودر این وقت است که مردم از خود میپرسند ، دولتی که اینگونه خبر درج نقش یوزپلنگ را در بوق و کرنا میکند ! چگونه است که خانه یوزپلنگ را خراب میکند ! دوستان علاقه مند به محیط زیست ، کسانی که با انتشار خبر یک شکار به حق و سریع واکنش نشان میدهید ، این طرح هزاران بار مخربتر از شکار است ، جا دارد دراینجا همگی نسبت به این مسئله واکنش نشان دهیم ، وبد نیست ازدوستانمان در نهاد مکتب حرمت حیات بخواهیم تجمعی را درمقابل سازمان محیط زیست دراعتراض به این طرح برگزار کنند ، این طرح چیزی را جز جمله (نقش برسینه و دشنه درقلب) تداعی نمیکند ! نه قلب یوزپلنگ ، که قلب خودمان !!!




نقدی بر فلسفه طرفداران شکار

   شهروحش :هرجانداری در جایی از  چرخه حیات قرار میگیرد ،درپائین حلقه گیاهان و حشرات قرار دارند .ودر بالای آن گوشتخوارن بزرگ ، این زنجیره حلقه وار به هم متصل و وابسته است و دراین چرخه  هر خلل و نقصانی کل زنجیره را بامشکل روبرو میکند .نوع انسان شکل گرفته در روند تاریخ حیات یا به قول خودمان نوع متعالی از شکل حیات است ، که درطول میلیونها سال از پستانداران اولیه  تغییر شکل یا تکامل یافته و به  شکل امروزی رسیده است . درمراحلی از این تغیییر، اجداد حیوانی انسان میتوانستند گیاهخوار صرف یا گوشتخوار صرف و یا همه چیز خوار باشند . اما انسان دوران سنگی و غار نشینی غالب بقای خود را مدیون به کارگیری ابزار و شکار میباشد ،بیشتر رژیم غذایی انسان را درآن دوران با توجه به مهار و به کارگیری آتش ،گوشت تشکیل میداد . با پیدایش تمدن و عصر کشاورزی و اهلی کردن جانوران ، نیاز انسان به شکار کمتر شد به طوری که شکار بیشتر درنزد جوامع ابتدایی و بدوی ازیک طرف و پادشاهان وسلاطین و درباریانشان از طرف دیگر باقی ماند ، جوامع ابتدایی و محلی برای رفع نیازشان چه برای پوست و یا گوشت شکار میکردند و سلاطین و درباریان ازسر تفنن و سرگرمی دست به این کار میزدند ، با انقلاب صنعتی وگسترش شهرها ،گستره زیستگاهی وجمعیت حیاتوحش روبه کاهش رفت ، وشکار بیرویه جانداران به خصوص برای پوست آنها در تولید کیف و البسه شهرنشینها شدت گرفت به طوری بزرگترین  ضربه را حیاتوحش درقرن 19 و آغاز قرن 20 متحمل شد .با پیشرفت نوع انسان ، اندیشه انسانی نیز رفته رفته تغییر کرد به طوری که گروههایی به حمایت از جانداران و حیاتوحش شکل گرفتند و حقوق حیوانات تعریف و تا حدودی مشخص شد .گروههای فعال زیست محیطی و انجمنها و سازمانهای طرفدار حقوق حیوانات فعال شدند ، دولتها نیز قوانینی برای حفظ و حراست ازگونه های جانوری تصویب کردند ، باهمه اینها، فشار برروی حیاتوحش ادامه یافت ، افزایش روبه رشد جمعیت و شهرسازی وجاده سازی و برداشت از معادن طبیعی وتخریب محیط زیست ازیک طرف ، و ازطرفی دیگر افراد عاشق کشتن جانداران چه ازسر سود جویی چه از سر لذت طلبی ، بلای جان حیاتوحش شدند. دراین میان گروهی از شکارچیان و طرفداران شکار برای آنکه از کاروان عقب نمانند ، ظاهر طبیعت دوستی و حیوان دوستی به خود گرفتند وبه ظاهر خود را طرفدار طبیعت معرفی کردند ، خود را شکارچی مسئول نامیدند وشکار چیان غیر مسئول را شکارکش ، و برای خود شروع به فلسفه بافی تاریخی و هزار بهانه برای ادامه کشتار جانوران ، ولی یک نکته را نادیده گرفتند که کشتار کشتار است چه مسئولانه چه غیر مسئولانه ، شکارچی مسئول پول میدهد ، ولی شکار چی غیر مسئول پول نمیدهد ، شکارچی مسئول باهماهنگی میکشد و شکارچی غیر مسئول بدون هماهنگی ، دراین میان چالش و اختلافی بین مخالفین شکار و طرفداران شکار به وجود می آید ، طرفداران شکار ، امتیاز کشتن جانداران دیگر را حق طبیعی خود میدانند ، وبرای این حق استناد به تاریخ صدهزارساله بشر در شکار میکنند واشاره به ریخت شناسی وجمجمه شناسی انسان که انسان موجودی گوشتخوار است و فلان و بهمان . انسان و تمام گونه های جانوری درکائنات درحال شدن هستند یعنی تغییر میکنند. شما انسان امروز را چه از نظر ریخت شناسی و چه از نظر رفتارشناسی با انسان یک سال قبل نمیتوانید قیاس کنید چه رسد به انسان صد هزار سال قبل ، اشاره به دندانهای نیش انسان یعنی نادیده گرفتن سیر تکامل، یعنی ندیدن تغییرات صدهزار ساله ظاهری و رفتاری بشر ،  انسان امروزی با اهلی کردن حیوانات و پرورش آنها دراسارت دیگر نیازی به شکار ندارد .وهرگونه استدلال ازسوی این آقایان غیر منطقی است ، دوستان شکارچی، اگر نیازی به گوشت دارید میتوانید ازگوشت حیوانات اهلی پرورش یافته استفاده کنید .واگر که از سر تفریح وتفنن دست به شکار میزنید که وای برشما که ادامه دهنده را ه ظل السلطانها هستید .شماکه از شکار کردن درطبیعت لذت میبرید ، اگر لحظه ای فقط لحظه ای به ارزش حیات وگونه های جانوری پی برده بودید ، تفنگها را به کنار میگذاشتید و دوربین به دست به شکار لحظه های حیات میرفتید نه به شکار لحظه های مرگ !!!!!!

قوانین یک دنیای مسخره

شهروحش : رادیو روشن بود و درحالی که آرایشگر درحال اصلاح موی سر من بود،گوینده خبر ورزشی خبر ازافزایش دستمزد لیونل مسی ازسالی 13میلیون یورو به 18میلیون را داد ، نکند که از همتای خود کریستین رونالدو عقب بماند ، ناگهان سرم را تکان دادم به صورتی که آرایشگر با حرکت دست ، سر من رانگه داشت ،بله سالی 18 میلیون یورو برای یک فوتبالیست ،فقط یک فوتبالیست ،آنهم فقط برای یک فصل فوتبالی ،حال شما تعداد بیشمار فوتبالیستهای متععد را دردنیا وکشورهای مختلف رادرنظر بگیرید ،آنوقت متوجه حجم مبلغ خواهید شد ! البته به این لیست باید ستاره های فوتبال کشور خودمان رانیز اضافه کنیم ! یقینا مسی ومسیها تخم دوزرده که هیچ ، تخم هزار زرده میکنند !هنر بالایی دارند ومفید برای اجتماع ! شوت کردن ، پاس دادن وگل زدن خیلی خیلی مهم است !میدانید چند میلیون نفر راخوشحال میکنند ! آخر کدام زیست شناس وجانورشناس وفیزیکدان و دانشمندی میتونه مردم را اینجوری خوشحال کنه ! کدام محقق ومحیط بان حیاتوحشی میتونه مردم را به وجد بیاره ، فقط وفقط خواننده ها وهنرپیشگان سینما هستند که میتوانند تنه ای به فوتبالیستها بزنند! آخه محیط بان رو  چه به تنه زدن به فوتبالیست ! محیط بان باید کارشو انجام بده هیچوقت هم به سرش نزنه که تنه به فوتبالیست که هیچ ،خدای نکرده تنه به شکارچی بزنه !قابل توجه خانواده هایی که میخواهند فرزندشان پولدار و مشهور شود ،فرزندان خودرا درکلاسهای فوتبال وخوانندگی وبازیگری بگذارید ،خدای نکرده اگر فرزندتان احیانا قصد کرد به دنبال طبیعت وحیاتوحش برود درهمان لحظه قلم پایش را خورد کنید ! تادیگر هوس حیاتوحش وطبیعت وجک وجونور بازی به سرش نزنه ! چه معنی داره بچه بره دنبال این کارها !بچه جان برو دنبال یه لقمه نون !بروببین کجا میتونی یک تومنتو دو تومن کنی ،برو دنبال کاسبی ، یا نه میخوای درس بخونی ؟برو مهندسی معماری ومکانیک و پزشکی بخون که شاید بتونی گلیم خودتو ازآب بیرون بکشی ، این خل بازیهارم بزار کنار !!!! 

فقط دوستان لحظه ای به حجم سرمایه ای که خرج فوتبال و فوتبالیست وخواننده وهنرپیشه دردنیای امروز میشه بیاندازین متوجه خواهید شد . راستی اگر فقط وفقط یک درصد ازاین مبلغ را دردنیا خرج آموزش وآگاهیسازی مردم درزمینه اهمیت محیط زیست وحیاتوحش میکردند ،اکنون خیلی ازگونه های جانوری را ازدست نداده بودیم ،دیگر این حجم مشکلات زیست محیطی رادرجهان نداشتیم ، دیگرامثال فتح اله زاده حیاتوحش را با عنوان مرغ وگوسفند خطاب نمیکردند ! واقعا که قوانین عجیبی دارد این دنیای مسخره !!!!!


خانه جدید لیونل مسی ، که با قطع درختان و تخریب طبیعت درست شده است !


فصل پلنگ کشان

شهروحش:92/9/8 یک قلاده پلنگ ماده توسط افراد ناشناس وبه دلیلی نامعلوم درشهرستان استهبان کشته شد.  92/9/17 مرگ یک قلاده پلنگ ماده دراثر برخورد باخودرو درجاده خرم آباد به الشتر لرستان .92/9/22 مرگ یک قلاده پلنگ دربافق ،لاشه پلنگ توسط افراد ناشناس مفقود شد .92/925 کشتار بیرحمانه یک پلنگ ماده باضربات چوب وسنگ درشهرستان تایباد .92/10/5 مرگ یک توله پلنگ به دلیل تصادف باخودرو درمحورگچساران به یاسوج .92/10/6 یک پلنگ درنزدیک خرم آباد هدف گلوله افراد ناشناس قرارگرفت .

امروز 92/10/8 درطول یک ماه یعنی فقط سی روز بااحتساب توله های پلنگ ماده کشته شده براثر برخورد باخودرو لرستان(پلنگ دارای توله بوده ) وبااحتساب پلنگی که اخیرا مورد اصابت گلوله قرار گرفته (پلنگ زیر نظر تیم دامپزشکیست وبه احتمال زیاد فلج خواهد شد ) دست کم هشت قلاده ازگونه زیبای درمعرض انقراض پلنگ ایرانی را  ازدست داده ایم یعنی به طور متوسط هفته ای دوقلاده واین آماریست که ازاخبارمنتشر شده بدست آمده وتلفاتی که مخابره نمیشود بماند .به راستی چرا بعد ازدست دادن شیر ایرانی وببر مازندران این دوگونه زیبای گربه سان ،ما با پلنگ ایرانی اینگونه رفتار میکنیم .چرا نباید برنامه مدون ومشخصی برای حفظ گونه های نادر حیاتوش کشورمان داشته باشیم .به راستی آموزش جوامع محلی ،احداث تابلوهای هشداردهنده درجاده های زیستگاه پلنگ ،اطلاع رسانی درصداوسیما وجذب محیط بانان جدید وکارآزموده چقدر هزینه دارد ،افسوس خوردن برای ازدست دادن ببر وشیر وطرح و برنامه رابرای احیای آنها رابه کنار بگذاریم ،پلنگ ایرانی راکه اینک داریمش قدربدانیم ونگذاریم اینگونه ودرجلوی چشمانمان ازدست برود .باور کنید حفظ ونگهداری پلنگ ایرانی کاری پیچیده وسخت نیست فقط کمی هزینه میخواهد وبرنامه ای مدون .خانم ابتکار صحبت من اینک باشخص شماست ،چه میزان اخبار پلنگ رادنبال میکنید .درحالی که اینروزها رفتن یوزپلنگ ایرانی به جام جهانی دربوق وکرنای رسانه هاست ،پلنگ ایرانی درحال ازبین رفتن است .خانم ابتکار پلنگ گونه ایست سازگار باشرایط مختلف جغرافیایی و آب وهوایی و دارای رژیم عذایی مختلف ومتنوع ،حفظ ونگهداری پلنگ نسبت به یوزپلنگ به مراتب آسانتر وکم هزینه تر است ،من اینرا میگویم وممکن است عده ای ناراحت شوند ،یوزپلنگ ایرانی ازدست رفته است ودیر یازود منقرض خواهد شد ولی پلنگ ایرانی را میتوان حفظ کرد .باید خواست و برنامه داشت وهزینه کرد .خانم ابتکار سخن روی ما علاقه مندان به محیط زیست وطبیعت ایران باشما عالیترین مقام تصمیم گیرنده محیط زیست ایران است  چون به شما اعتقاد داریم ،خواهش میکنم خواهش میکنم کارگروهی قوی برای حفظ پلنگ ایرانی تشکیل دهید وازتمام فعالان محیط زیست نیز یاری بگیرید تادیر نشده اقدام کنید .خواهش میکنم .



لزوم تاسیس شبکه تخصصی محیط زیست درسیما

شهروحش :یادمه دهه شصت وقتی  کوچک بودیم موقعی که میخواستیم تلویزیون ببینیم ،دوکانال یاشبکه بیشتر نداشتیم ،شبکه یک سیما وشبکه دوسیما ،موقعی که وقت کارتون میشد ،ساعت پنج بعدازظهر میخکوب جلوی تلویزیون مینشستیم تابرنامه کودک را با اجرای خانمها خامنه و رضایی ببینیم ،واقعا که چه کیفی داشت وچه کارتونهای خوبی هم داشتیم ،بل وسباستیان ،هاج زنبور عسل ،سندباد ،دهکده حیوانات ،و........ وتقریبا درتمام این برنامه ها آموخته هایی جدای ازسرگرمی برای ما به همراه داشت .اکنون که خودم پدر شدم وگاهی با پسرم پای برنامه های مختلف صداوسیما میشینم دیگه ازاون کارتونها خبری نیست وبه جاش کارتونها وبرنامه هایی است که حداقل من نمیتونم باهاشون ارتباط برقرارکنم ،بگذریم چندسالی میشه که شبکه های تلویزیونی و رادیویی روبه گسترش هستند ،بعد ازشبکه سه ،شبکه های چهار و پنج و شش و هفت والی......حالا هم که سیستم شبکه های دیجیتال ،شبکه های نمایش و همایش ،آی فیلم و اوی فیلم ،جدیدا هم نسیم و طوفان راه اندازی شده که  به استثنای شبکه مستند وشبکه چهار که گهگاهی به مسائل زیست محیطی میپردازند ،دریغ ازبرنامه و پیامی که آموزش دهنده و آگاهی دهنده درزمینه محیط زیست باشه وازتلویزیون پخش بشه  ،واینها همه اش ازناآگاهی وکم توجهی مسئولان وبرنامه ریزان ما دررسانه های ماست ،عدم آگاهی مردم ما تاجایی است که جناب آقای دکتر فتح اله زاده !! مدیرچندین ساله ورزشی مملکت ،تنوع زیستی ویوپلنگ ایران را مرغ وگوسفند می نامد ،خب آقای فتح اله زاده تقصیری ندارند ،اگر مسئولان سازمان صداوسیما درکنار خیل عظیم برنامه ها اعم ازفوتبال که فکر میکنم فقط مانده تلویزیون مسابقات لیگ برتر بولکینافاسو را پخش کنه ویا این همه سریالهای کیلویی که هرروز ازشبکه های مختلف پخش میشه وتا تبلیغ شبانه روز چیپس وپفک ،کمی هم توجه به آموزش مردم دررابطه با محیط زیست و اهمیت آن  میکردند الان فریدونکنار قتلگاه پرندگان مهاجر وبعضا کمیاب نبود ،الان نسل یوزپلنگ درمعرض انقراض نبود ،وضعیت رودخانه ها ودریاهای مااینگونه نبود ،دریاچه های ماخشک نمیشدند ،هوای تنفسی ما اینگونه آلوده نبود ،ماهیان دسته جمعی نمیمردند ،ببینید کار محیط زیست به کجا رسیده که هوای تنفس واکسیژن که ازنیازهای اولیه هرجانداریست ازمادریغ شده ،آبهای زیر زمینی ما وسطحی ماآلوده به انواع فاضلابهای صنعتی وخانگی شده ، فرسایش خاک و دنبالش پدیده ریزگزد به راه افتاده ،آیا همه اینها وخشک شدن بزرگترین ومهمترین دریاچه داخلی ایران که به زودی تبعات آنرا خواهیم دید ،کافی نیست که کمی هم به محیط زیست توجه داشته باشیم ،حال من پیشنهادی برای مسئولان صداوسیما دارم که تادریای مازندران خشک نشده و یا ازالودگی هواخفه نشدیم  یک شبکه تخصصی درزمینه محیط زیست راه اندازی کنید تابلکه کمی مردم ما و امثال جناب دکتر فتح اله زاده از اهمیت مقوله محیط زیست مطلع شوند !

 

تهران در5300 سال پیش

شهروحش :همیشه تصور زمین دردورانها و زمانهای مختلف برای من جذاب بوده ،به خصوص درمحل زندگی خودم شهر تهران ،زمانی که ازمرکز شهر به عنوان مثال بازار و مناطق شلوغ شهر تردد میکنم تصور پوشش گیاهی وجانوری آنجا در2000و4000و5300سال قبل به ذهنم خطور میکند .تصور پوشش گیاهی وجانوری درمناطق مختلف قبل ازورود انسان برای من هیجان انگیز است .دوست دارم فیلم مستندی رادرمورد تهران 5300سال پیش مشاهده کنم .محل سکونت فعلی خود را درآن فیلم ببینم ،میدان انقلاب وهفته تیر و منیره راببینم .تصور کنید درتهران آنزمان چه نوع حیواناتی وجود داشته، درحاشیه رودخانه ها وجویبارهی آنزمان تهران چه نوع پوشش گیاهی وجانوری بوده  ،تصور وجود یوپلنگ ویا شیر دردشت تهران و وجود پلنگ دراتفاعت دربند ودرکه ،گله های آهو و کل وبز رادرنظر آورید .گونه های مختلف پرندگان را فرض کنید درکنار جویبارها ونغمه آوازشان ،وای که چقدر تصور تهران آنزمان لذت بخش است .دوستان من که هیچ وقت دوست ندام تهران 5300بعد راتصور کنم .چون باتوجه به روند کنونی قطعا درآنزمان دیگر اثری ازتنوع زیستی گیاهی وجانوری باقی نخواهد ماند .دوستان آیا شماهم میتوانید درهر نقطه ای ازایران وجهان که هستید پوشش گیاهی وجانوری آن منطقه رادر5300 پیش تصور کنید؟

خواهش میکنم مرابه حال خود بگذارید!


شهروحش :چندیست بحث درج نماد یوزپلنگ برروی پیراهن تیم ملی فوتبال درجام جهانی فوتبال2014 برزیل مطرح است ..صرفنظر ازمواردی که دیگر کشورها مانند چین بادرج نماد پاندا وبرزیل بادرج نماد آرمادیلو ،گونه های درحال انقراض ،برروی پیراهن تیمهای ملیشان  ویاطرح نمادحیوانات به عنوان لوگومسابقات بین المللی ،که نشان ازاهمیت حیات وحش ومحیط زیست درنزد افکارعمومی مردمان ومسئولان آن کشورها دارد .به چند دلیل اهمیت مسئله محیط زیست وحیات وحش برای ماایرانیان امروزی باید صد چندان باشد .پدیده ریزگردی که چندسالیست کشورمارا دربرگرفته است . ناشی ازخشک شدن تالابها ودریاچه ها درمیانرود عراق وخوزستان وسایر کشورهای عربی وازبین رفتن پوشش گیاهی دراین مناطق است .خشک شدن زاینده رود،مرگ تدریجی دریاچه ارومیه ،خشک شدن دریاچه های هامون وبختگان ومهارلو  وپریشان وغیره همه اینها دلایل بیشماریست که باید درایران امروز مسئله محیط زیست وحیاتوحش را درصدر توجهات دولتی ومردمی قراردهد .نتیجه ازبین رفتن پوشش گیاهی وجنگلها درگلستان بلای سیل ورانش زمین رادربردارد. با خشک شدن  دریاچه ارومیه، فاجعه زیست محیطی وبه دنبال آن فاجعه اجتماعی اقتصادی منطقه را فراخواهد گرفت .اینجاست که باید ازخود بپرسیم ،زمانی که ساخت سدها وآب بندهای بی رویه برروی حوضه های آب ریز دریاچه ارومیه ودیگرتالابها ودریاچه های ایران صورت می گرفت .ماچه کردیم !زمانی که باتیشه واره به جان جنگلهای شمال افتادند ماچه کردیم !دراین سالها هزاران مورد بدرفتاری وضربه به محیط زیست وحیات وحش رادیدیم ودم فروبستیم !.محیط زیست گونه های مختلف جانوری راتخریب کردیم .وباتغییر کاربری ،ویلاوبرج ورستوران وکارخانه و.....ساختیم ! باتفنگ وتله به جان حیوانات افتادیم وتامیتوانستیم ارآنها کشتیم وبه اسارت گرفتیم !برای آنکه ضرورتی رااحساس نمیکردیم که توجهی داشته باشیم ،فقط وفقط آنچه برای مامهم بود منافع شخصی وکسب درآمد بود ،حال دراین شرایط گربه سانی زیبا به نام یوزپلنگ شده است نماد وسمبل مظلومیت تنوع زیستی وحیات وحش ایران، که آنهم باتلاش عده ای ازدوستداران ودلسوزان حیات وحش به این مهم دست پیداکرده است ،توجه واهمیت دادن به یوزپلنگ صرفا به خود یوزپلنگ معطوف نمیشود .همانطور که گفتم یوزپلنگ نماد مظلومیت حیاتوحش ایران است چنانکه  یکی فعالین محیط زیست :یوزپلنگ را ناموس حیاتوحش ایران نامیده است .مطمئنا درج لوگو ونماد یوزپلنگ برروی پیراهن تیم ملی فوتبال توجه خیل عظیمی ازمردم ماکه آگاهی وتوجه کمتری نسبت به مقوله محیط زیست رادارند به خود جلب میکند .مخاطبان ورزش به خصوص فوتبال درایران بسیاراست وطیف عظیمی ازلایه های مختلف اجتماعی را شامل دربرمیگیرد.وتوجه وآگاهی مردم میتواند کمک شایانی به حفظ حیات وحش باشد.دراین شرایط عده ای ازفعالین محیط زیست شروع به رایزنی ونامه نگاری به مسئولین ورزشی کرده اند تاکه درگوشه ای ازپیراهن تیم ملی فوتبال لوگوی یوزپلنگ نقش بندد .نامه مرتضی اسلامی به سرپرست وزارت ورزش وجوانان امیری صالحی نمونه ای ازاین تلاشهاست .چنانکه این قضیه هنوز درکشاکش نامه نگاری ورایزنی است ودرآخرین واکنش، برنامه نود وشخص عادل فردوسی پور بامطرح شدن این مسئله دربرنامه  مخالفت کرده ودلیل مخالفت خودرا مخالفت مسئولان شبکه سه اعلام کرده !.اینجا جای تامل دارد ، زمانی که آقای فردوسی پور برنده شدن فیلم جدایی نادرازسیمین را درجشنواره اسکار به آقای فرهادی وملت ایران تبریک میگفت که به حق هم گفت  آیا ازمسئولان شبکه کسب تکلیف کرده بود!؟جناب آقای فردوسی پور من شما راخطاب قرار میدهم چون ازشما انتظاربیشتری میرود زمانی که تیم ملی ایران به جام جهانی صعود کرد. تمام ایرانیان منجمله خود بنده وهمه دوستدارن حیات وحش ازاین مسئله خشنود وشادمان شدیم  .آیا فکر نمیکنید که شما ودیگر دوستداران ورزش کشور باید کمی ازمصائب زیست محیطی وحیاتوحش کشور ناراحت شوید وگوشه چشمی به آن بیندازید .وبه مسئله ای که خیلی حیاتی تر ومهم ترازفوتبال است توجه کنید .آیا فکر میکنید باخشک شدن دریاچه ارومیه وازبین رفتن جنگلهای شمال شما متضرر نمیشوید !آیا فکر میکنید شما نیازی به حیات وحش ومحیط زیست ندارید! واین حیات وحش است که به شما نیاز دارد! .اینرابدانید این ماهستیم که به حیاتوحش وتنوع زیستی نیاز داریم ووابسته ایم .و اگر درطول تاریخ، مابه حیاتوحش کار ی نداشتیم ودست اندازی نمیکردیم .حیاتوحش هیچ نیازی به مانداشت وبه زندگی طبیعی خود ادامه میداد.چنانکه صدهاهزار ومیلونها سال قبل ازپیدایش انسان برروی زمین گونه های جانوری به حیات خود ادامه میدادند وهیچ تحدید خاصی متوجه آنها نبود وباپیداشدن سروکله انسانها بود که  دانه به دانه شروع به محو شدن ازروی کره زمین کردند . دراینجاجمله آخر را اززبان یوزپلنگ میگویم (خواهش میکنم مرا به حال خود بگذارید)

 

 

یک بچه یا کمتر برای زندگی بهتر!

شهروحش :حمله موجودات فضایی؟ برخورد اجرام آسمانی بازمین ؟ جنگ جهانی سوم ونبرد اتمی؟ شیوع بیماریهای کشنده همه گیر؟ بحران اقتصادی؟ به نظر شماکدامیک ازاین موارد میتواند بزرگترین تهدید ومعضل حیاتی بشر بروی زمین باشد؟ به نظر من هیچکدام ازموارد بالا نمیتواند مهمترین معضل آینده بشر باشد.محدودیت وآلودگی منابع آب وخاک وبه تبع بحران مواد غذایی بزرگترین تهدید آینده حیات بشری است .رشد روزافزون جمعیت ورشد مصرف به دنبال آن آلودگی منابع آب بوسیله فضولات صنعتی وخانگی ،بیشتر ازهرزمانی مسئله مدیریت منابع آب وخاک را پیش میکشد .درمدیرت منابع ماباید به دنبال بهینه کردن مصرف یعنی صرفه جویی درمصرف باروشهای نوین آبیاری درمزارع وسیستمهای جمع آوری آبهای سطحی واستفاده ازروشهای جدید کشاورزی پیش برویم .به طور کلی صرفه جویی درمصرف ویااصلاح الگوی مصرف میتواند درمدیرت منابع به ماکمک کند .ولی آیا این راه حل نهایی میتواند باشد .درحال حاضر جمعیت کره زمین چیزی درحدود 7میلیارد نفراست وماباکلی معضل ومشکل روبرو هستیم .حال شما زمانی رادرنظر بگیرید که جمعیت به 14و20و30میلیارد نفربرسد .فاجعه آنوقت خواهد بود که جنگ برسر منابع آب وخاک زمین رافرابگیرد.پس دراین شرایط ماچاره ای به جز کنترل جمعیتی مراکز مصرف رانداریم .مراکز مصرف عبارتندازحیوانات وانسانها به لطف ماانسانها حیات وحشی به آن صورت دیگر دزمین باقی نمانده غیر ازآندسته ازحیوانات که درخدمت خود مامیباشند .میماند جمعیت انسانی که باتوجه به رشد نامحدود خود دراین مکان محدود فاجعه می آفریند .زمین مکانی است بامشخصات ابعادی ومنابع محدود ، به تبع رشد جمعیت برروی زمین نمیتواند نامحدود باشد. به طورطبیعی جمعیت انسانی برروی زمین به سوی بیشتر شدن وبادرصدی رشد درمقاطع مختلف بوده است .واگر مادست روی دست بگذاریم که این رشد روال طبیعی خودراطی کند بامشکل مواجه خواهیم شد مگر آنکه کرات دیگری درفضا پیداکنیم. که آنهم درشرایط فعلی وبه طور کلی خیلی واقع بینانه نمیباشد پس چاره دیگری به جز کنترل وکاهش جمعیت دریک عدد خاص نمیماند .اینجاست که باید گفت ((یک بچه یاکمتر برای زندگی بهتر))

راستی چه اهمیتی داره !!!!


شهروحش :راستي چه اهميتي داره كه نسل يوزپلنگ آسيايي منقرض بشه ! پلنگ ايراني ديگه دركوهها ديده نشه ! تمام آهوان دشت شكاربشن ؛كباب بشن ! ديگه ازخرس قهوه اي اين موجود بد تركيب اثري نباشه ! اصلا چه خوب شد كه نسل شير ايراني وببرمازندران منقرض شد !خيالمون راحت شد ،باخيال راحت ميتونيم بريم توجنگل درختهارو قطع كنيم واونجارو بكنيم چراگاه گاو وگوسفندامون ! ديگه هيچ حيوونيم نيست كه گوسفندامون روبخوره وگاوهامون روگازبگيره !اصلا اونها جامون روتنگ كرده بودن ! محيط رو برامون ناامن كرده بودن ! به نظر من كه بايد نسل تموم پلنگها وكفتارها وگرگها وخفاشها ،كلا حيوونهاروازبين برد !مگه يادتون نيست چندسال قبل يك گونه خفاش به اسم خفاش شب زنها ودخترامون روميكشت وجسد اونهارو ميسوزوند ! مگه اون كفتار پير 60سالرو يادتون رفته كه به 43تااز دختربچه هامون درمشهد تجاوزكرد !اين همه گرگ وشغالي كه توشهر دنبال ناموسمون هستند رونميبينيد !روباه مكارروبگوكه همش دنبال گول زندن وكلاهبرداري ازمردم ساده دل ماست ! كلك همشون روبايد كند!بايد هرچه زودتر ترتيب يوزپلنگ وپلنگ ايراني روهم مثل شير وببرداد!تاديگه هم خودمون درامان باشيم هم گاو وگوسفندوشترهامون باخيال راحت دردشتها ومراتع بچرن وچاق وچله بشن !حالا من نميدونم چي شده يك عده ديوونه جمع شدن انجمن حمايت از يوزپلنگ وپلنگ وگرگ وكفتار راه انداختن !هرچي ماميخوايم شراين حيوونهاي كثيف  روبكنيم !هي ميان سنگ ميندازن .بابا اصلا كره زمين جا براي ماآدمها نداره چه برسه بخوايم يك مشت جك وجونور هم دورخودمون جمع كنيم !من نميدونم انجمن يوزپلنگ چي كار داره به جاده سازي وخونه سازي ما !ميخوايم شمال ويلابسازيم ،حالشوببريم .ميگن جنگلهارو خراب كردن ميخوايم جاده بسازيم اسباب راحتي مردم روفراهم كنيم ،ميگن زيستگاه يوزپلنگها خراب ميشه .ميخوايم ازتهران به شمال آْزادراه بزنيم .ميان ميگن جنگلهارو خراب كردن ،چه ميدونم محيط زيست روتخريب كردن .بابامااصلا ميخوايم محيطزيست تمام اين جك وجونورا خراب بشه !بابا مردم ميخوان برن شمال توويلاشون عشق وحال كنن .اصلا اگه دست من بود اين كوههاي البرز روتاشمال صاف ميكردم كه مردم خيلي توترافيك جاده چالوس معطل نشن وراحت برسن شمال ويلاشون !جاده گزودرمنطقه بافق رو چهاربانده آسفالت ميكردم كه مردم راحت برسن خونه هاشون !اصلا آقاجان ريشه تمام بدبختيها وعقب ماندگيهاي ما اين انجمن يوزپلنگه !مابايد ريشه اين انجمن روبزنيم تا تمام مشكلاتمون حل بشه !!!!!

تقدیم به همه بچه های انجمن یوزپلنگ ایرانی

تاریخ حیات درنود دقیقه !

شهروحش :یک فیلم سینمایی رادرنظر آورید که تاریخ حیات راروی کره زمین نمایش می دهد.این فیلم سه میلیارد سال تاریخ حیات رادرنود دقیقه خلاصه کرده است .دوازده ثانیه پیش ازپایان فیلم -پنج تاهفت میلیون سال قبل ،مسیرتکاملی شامپانزه ها وانسانها ازهم جدا می شود .نخستین انسانگونه ها (هومینیدها)بخشی ازآفریقا رامسکون می سازد .درآخرین ربع ثانیه پیش ازپایان ،آخرین تصویر تصویر فیلم ((انسان اندیشه ورز ))درآفریقا ایستاده است ،انسان اسکان می یابد ،اهرام مصر رادرمصر می سازد ودرقرون وسطی محققین ودانشمندان وهمچنین مخالفین دستگاه حکومت پاپها رادرآتش می سوزاند ،دستگاه چاپ رااختراع می کند ،بمب اتمی رابه هیروشیما وناکازاکی پرتاب می کند وبه ماه سفر میکند.

این مطالب برگرفته ازکتاب ادیسه انسان نوشته مانفرد بائوروگوردن سیگلر بود.

من میخواهم این رااضافه کنم که درکسری ازثانیه این انسان اندیشه ورز  جنگلها راازبین میبرد .دریاچه ها رامیخشکاند .ازپوست حیوانات برای خود پالتو وکیف وکفش میسازد .ومحیطی پرازدود وآهن و جنگلی پراززباله میسازد این است ارمغان زندگی وخرد انسان امروزی .

درودی برهمه کوشندگان راه حفظ طبیعت

شهروحش :تابه حال اندیشیده اید که ازابتدای پیدایش زمین وازابتدای پیدایش انسان وازآغاز انقلاب صنعتی درجهان، زمین چه مراحل وتغییراتی به خود دیده است .فکر کردن به تاریخچه کره زمین مراواداشت تااین وبلاگ رابا این موضوع ایجاد کنم تا قدم کوچکی درراه حفظ محیط زیست برداشته باشم .جادارد درابتدا درودی بر تمامی کوشندگان راه حفظ طبیعت وتمامی دوستداران طبیعت بفرستم وازهمه بخواهم که بیائیم دراین برهه دست بردست هم نهیم تاگوشه ای ازمصائبی که بر محیط زیست وحیات وحش رفته است راجبران کنیم .